امروزه بسیاری از افراد در زندگی احساس رضایتمندی را کمتر گزارش میدهند. خیلی از افراد از روابط بین فردی خود و دیگران احساس رضایت نمیکنند! قضاوت سریع، احساسی عمل کردن، توقع زیاد، به دنبال بهترینها بودن، درگیر تائید دیگران بودن، عدم رضایت از بازده کار، اهمیت دادن بیش از اندازه به کار، عدم اختصاص زمانی برای تفریح، رفتن به سینما، داشتن حالات بیقراری، افسردگی و امثال اینها 000 مسائلی هستند که امروزه در بین بسیاری از آدمهای جامعه ما به عنوان مشکل دیده میشود. چرا؟
هر روز با پیشرفت علم و تکنولوژی به نظر میرسد باید مشکلات بشر نسبت به زمانهای قبل کمتر شود، اما این مشکلات به خصوص در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم رو به فزونی است. در کشور ما به دلیل شرایط بحرانی بعد از جنگ، مشکلات فوق، شدیدتر شده است. در حال حاضر با گذشت زمان و گذر از شرایط بحرانی، به نظر میرسد حرکت در جهت اصلاح شرایط زندگی و بهبود کیفیت در آن سریعتر از زمانهای قبل در حال انجام است. آنچه که مهم به نظر میرسد راهکارهایی است که جهت رسیدن به کیفیت زندگی توسط ما به عنوان افراد جامعه انتخاب میشوند. رسیدن به یک رفاه روانی و اجتماعی خاص منوط به داشتن ابزار و اطلاعات خاص خود میباشد. اگر این اطلاعات نادرست و یا مبتنی بر روشهای علمی نباشند، امکان رسیدن به هدف نهایی برای ما غیر ممکن و بعضا محال میباشد.
بسیاری از کشورهای دنیا بعد از جنگ شرایطی شبیه به شرایط جامعه کنونی ما را دارا بودند. ولی با اقدامات مناسب و انتخاب راهکارهای علمی توانستند از آن شرایط بحرانی گذر کنند و امروز رفاه مناسب و همچنین امنیت روانی خوبی را برای مردم خود به ارمغان آوردهاند. اگر ما نتوانیم ساختارهای فرهنگی، روانی و اجتماعی مشکلآفرین جامعه و خود را اصلاح کنیم، این موضوع عدم کیفیت در زندگیهای روزمره را برای ما به وجود خواهد آورد.
روند بیماریهای سایکوسوماتیک (روان تنی) در جامعه، زندگی را برای خیلی از افراد عاری از کیفیت نموده است. همچنین مرگ و میرهای ناشی از بیماریهای جسمی مانند سکتههای قلبی امروزه جان بسیاری از انسانها را می گیرد. در جامعه ما میانگین سن افراد نسبت به میانگین سن افراد در جوامع مختلف بسیار کمتر میباشد. میانگین طول عمر افراد در کشور ژاپن نسبتا بالا میباشد. در کشورهایی که طول عمر افراد بیشتر است، علاوه بر رژیم غذایی و ورزش، سبک زندگی مملو از استرس در بین مردم کمتر دیده میشود.
رابطه کیفیت زندگی و سبک زندگی تیپ A
تحقیقات اخیر نشاندهنده این واقعیت هستند که زندگی از نظر خیلی از افراد جامعه، فقط به انجام وظایف خلاصه میشود. یعنی خیلی از امور برای ما رضایت و ارضای روانی را به همراه ندارد یا اینکه در حد بسیار ضعیف میباشد. به طور مثال خوردن و خوابیدن به عنوان دو نوع فعالیت که میتوانند لذت را برای فرد به ارمغان آورده و همچنین استرس را کاهش دهند، امروزه کارکرد خود را در چرخه استرسزدایی خوب نشان نمیدهند. خیلی از افراد صبحها که از خواب بلند میشوند، احساس کسالت و خستگی و کوبیدگی میکنند. نشاط بعد از استراحت برای خیلی از آدمها کمتر قابل لمس میباشد. خوردن اگر در فضای آرام و خالی از عجله و استرس صورت گیرد فعالیتی انرژیزا و همچنین مفرح میتواند باشد. متاسفانه خیلی از افراد یا در حین انجام کارهای دیگر، غذا میل مینمایند و یا اینکه غذا خوردن برایشان لذتبخش نیست. دیدن فیلمهای هیجانی و یا شنیدن آهنگهای تند به همراه غذا، به ما اجازه نمیدهد که به کیفیت خوردن فکر کنیم و از آن لذت ببریم.
رابطه سبک زندگی تیپ A و فزون خواهی
افرادی که دارای سبک زندگی پراسترس تیپ A هستند، نسبت به افرادی که دارای سبک زندگی کم استرستری هستند، فزونخواهی به مراتب بیشتری دارند. اصطلاحا این افراد کمالگرایی افراطی دارند، یعنی همه چیز را در حد اعلا میخواهند. یکسره در این فکر هستند که چطور در زمینه کاری و یا تخصص خود حرف اول را بزنند. این فکر احساس استرس را فزونی داده و کیفیت زندگی را کم میکند. این کمالگرایی ممکن است خود را در قالب تجملگرایی نشان دهد. در خیلی از کشورها ی دنیا حتی اندکی از این کمالگرایی افراطی را نمیتوان دید. منظور از عدم تجملگرایی عدم استفاده از امکانات (آن هم در حد مطلوب) نیست، بحث بر سر این است که فرد احساس میکند این وسیله دیگر نمیتواند به او سرویس دهد. این نیاز کاذب است. در بسیاری از مواقع همین تهیه بهترینها، فرد را دچار چالش کرده و استرس را برای او فراهم میکند.
در انسانهایی که استرس بیشتری دارند، احساس عدم رضایت از زندگی بیشتر از دیگران دیده میشود.
رابطه بین تنوع طلبی آشفته و سبک زندگی تیپ A
یکی از خصایص انسانهای با سبک زندگی پر استرس تیپ A ، وجود تنوعطلبی و آن هم از نوع آشفته میباشد. اینان به دلیل نیاز کاذب و همچنین عدم ارضای روانی از اشیاء و یا فعالیتهای مختلف یکسره، درحال تغییراشکال و یا تغییر فعالیتهای زندگی هستند. عدم ثبات در انجام امور از دیگر خصیصههای این افراد پر استرس میباشد. در بسیاری از کارها اندک تخصص و آشنایی دارند ولی تخصص کامل و کافی در چند رشته خاص و یا چند کار خاص ندارند. این تنوع طلبی کار، وسایل نقلیه، ابزار کار، وسایل منزل و لباس را در بر میگیرد. به زعم ایشان هر چیز برای مدتی تازه نو بودن را دارا است و در اولین فرصت باید اشیا و یا موقعیتهای جدید جایگزین اینها شود. در صورت تغییر ندادن اشیاء و یا عدم تغییر موقعیتهای اجتماعی و کار، این افراد دچار استرس میشوند.
رابطه هیجانات شدید، انگیزههای آنی و سبک زندگی تیپ A
افرادی که دارای سبک زندگی توام با استرس (سبک زندگی تیپ A ) می باشند، در رفتارهای آنها هیجانات شدیدی دیده میشود. اینان با شدت زیاد حرف میزنند. این افراد با انگیزه زیاد پیرامون خیلی از کارها تصمیم میگیرند ولی بعد از گذشت زمان، این شدت انگیزه افت میکند. به سخن دیگر از زمان شروع عمل تا زمان اختتام عمل شدت انگیزه بسیار ضعیف میشود. در خیلی از مواقع به دلیل کاهش انگیزه، کار به صورت ناتمام رها میشود.
بسیاری از فعالیتهای فوق برنامه ما به دلیل استرس و موارد فوق ناتمام میماند.
رابطه بین بی قراری و سبک زندگی تیپ A
تحقیقات مشخص نموده است که انسانهایی که استرس در رفتارهایشان دیده میشود، نمیتوانند در یک محل مدتی را به صورت آرام قرار گیرند. یکسره در تحرک هستند. مدام قدم می زنند. توقف، شدت استرس و اضطراب را برایشان بیشتر میکند. اینان آرامش روانی ندارند. از خانه به بازار میروند و قصد دیدن و خرید دارند ولی به محض رسیدن و خرید، بدون لذت دوباره قصد خانه کرده و سریعا خود را به خانه میرسانند، در راه آنقدر عجولانه و با سرعت رانندگی میکنند که احتمال هر حادثهای را بالا میبرند. وقتی هم که به خانه رسیدند بعد از چند لحظه دوباره این بیقراری و عدم سکون در آنها دیده میشود. هر کاری را چند دقیقه انجام میدهند و بعد دوباره به سراغ کار دیگر میروند. مثلا موقع شام میشود، با حرص و ولع چنان از غذا خوردن تعریف میکنند که انسان تعجب میکند ولی وقتی سر میز یا سفره می نشینند، بعد از کمی خوردن زود دست از غذا میکشند. به سخن دیگر این افراد در زندگی فقط شعار کیفیت را میدهند و تعریف و تمجید از زندگی و امکانات آن میکنند، ولی به هیچ وجه زندگی آنها کیفیت و لطافت ندارد.
رابطه سبک زندگی تیپ A و عدم تمرکز
وجود عدم تمرکز در بین بسیاری از افراد با سبک زندگی پر استرس تیپ شخصیتی A ، خود دلیلی است بر این ادعا که افرادی که دارای سبک زندگی پر استرس هستند، توانایی تمرکز بر مسایل و مشکلات را کمتر از افراد کم استرس دارند. یکی از صفات شخصیتی افراد پر استرس انجام چند کار در آن واحد و همچنین فکر نمودن به چند چیز و یا چند موضوع در یک زمان میباشد. این خصیصه در درازمدت ذهن فرد را طوری عادت میدهد که در زمان انجام هر کاری، به جای اینکه بر روی کار تمرکز کند، بر روی امور دیگر تمرکز میکند. مثلا موقع غذا خوردن به مشکلات محل کار فکر میکنند و وقتی در سرکار حضور دارد به مشکلات خانه فکر کرده و از مشکلات و مسائل محل کار غافل میشود. این افراد در بلند مدت احتمال ابتلا به اختلال پرش فکر برایشان زیاد است.
یکی از دلایل علمی عدم کسب لذت از انجام امور، عدم توانایی تمرکز بر روی کار در حال انجام میباشد.
به نظر میرسد در طی روز فشارهای فراوانی بر سیستم عصبی ما وارد میشود. این فشارها در خیلی مواقع ناخواسته، اما در بسیاری از مواقع انتخابی هستند، فزونخواهی، تنوعطلبی آشفته، عدم رضایت از بازده کار و مانند آنها از آن دسته عواملی هستند که قابل کنترل هستند. ما در برابر این فشارهای روانی باید اقداماتی انجام دهیم که استرس را در خود کاهش دهیم. وقتی رفتار فرد رفتار تیپ شخصیتی A میباشد، این روند استرسزدایی به خوبی صورت نمیگیرد و استرس هر روز به روز بعد منتقل شده و فرد در دراز مدت مملو از فشار روانی میشود که این وضعیت برای بهداشت روانی فرد مناسب نیست.
اجازه بدهید مثالی برای شما بزنم که این کاهش استرس را در پایان هر روز واضح تر بیان کند: اگر شما بعد از بیدار شدن از خواب و خوردن صبحانه دندانهایتان را مسواک بزنید یعنی نمیگذارید مواد غذایی در دهانتان باقی بماند. اگر این کار در ظهر و بعداز صرف نهار انجام شود و در پایان روز این کار برای سومین بار صورت گیرد بقایای غذاهای مصرف شده از دهان دور میشوند. در اصل بهتر است بگوییم که این امور و اعمال ما توانسته است که چرخه انبار بقایای غذایی را به صفر برساند و این مواد به روز بعد منتقل نشوند. این مثال برای ما روشن میسازد که استرس باید در پایان هر روز با انجام امور مربوطه به صفر برسد و این استرس به روز بعد منتقل نشود. اموری که مد نظر است و میتواند این استرس را کم کند، کنار همسر و فرزندان بودن، تعاملات انسانی با دیگران، خوردن، خوابیدن، برطرف نمودن نیازهای جنسی در چهار چوب خانواده، تفریح، مسافرت، سینما و مانند اینهاست که در کنار کار، مهم هستند.
اگر این امور به نحو احسن و با کیفیت صورت گیرد شما توانستهاید این استرسهای انبار شده در سیستم عصبی خود را به حداقل برسانید و در غیر این صورت این استرس به روز بعد منتقل میشود و تولید اشکال میکند.
منبع
حسن زاده، محسن. «55 نکته جهت رهایی از استرس». مشهد: انتشارات بنفشه، 1384. |