امروزه تئاتر درمانی به عنوان شیوهای موثر و روشی جدید در توانبخشی و درمان افراد دچار عارضههای روحی و روانی مورد توجه کارشناسان و فعالان حوزه علوم توانبخشی و هنرهای نمایشی (تئاتر) قرار گرفته است. به طوری که در حال حاضر این شیوه درمانی در بسیاری از کشورها بخصوص کشورهای اروپایی و آمریکایی و کشورهای اسکاندیناوی به عنوان روشی موثر در درمان افراد نیازمند مورد توجه است.
این شیوه درمانی در ایران قدمت چندانی ندارد و آغاز فعالیت آن به سال 1348 و پژوهشهای دکتر «حمید اشکانی» و «حسن حقشناس» در مرکز روانپزشکی حافظیه شیراز برمیگردد.
اما در چند سال گذشته به مدد کارشناسان رشتههای مختلفی چون روانشناسی کاردرمانی و هنرهای نمایشی در بسیاری از مراکز توانبخشی معلولان و مصدومان جنگی شیوه تئاتر درمانی با عناوین مختلف به عنوان یکی از روشهای نوین و مهم درمان و توانبخشی مورد استفاده قرار گرفته است.
این شیوه درمانی برای نخستین بار بر روی مصدومان جنگی «جانبازان گروه اعصاب و روان» (اسکیزوفرنیک مزمن) از پنج سال پیش در مرکز روانپزشکی سعادتآباد تهران مورد استفاده قرار گرفت که در قالب فعالیتی درمانی و عضوی ازتیم درمان این مرکز ظرف مدت زمانی کوتاه تغییرات معنی داری در افراد تحت پوشش این شیوه درمانی دیده شده است و در این زمینه نتایج قابل توجهی به دست آمده است.
تئاتر درمانی یکی از روشهای هنر درمانی است که امروزه در مسیر توانبخشی و درمان بیماران روحی و روانی به درستی مورد استفاده قرار میگیرد.
این روش درمانی در یکصد سال گذشته به عنوان نقطه تلاقی هنر نمایش و روانشناسی در ارتباط با پالایش روح و روان انسان و رسیدن به «کاتارسیس» و تعادل روانی مورد توجه کارشناسان قرار گرفته است.
در تئاتر درمانی میتوان به کمک روشها و تکنیکهای درمانی خاص بر اختلالاتروانی غلبه کرد و در راه افزایش قوه یادگیری، ثبات و سلامت شخصیت، کسب مهارتهای فردی و ارتقای حس خود ادراکی، افزایش تواناییهای فیزیکی و تقویت مهارتهای حرکتی و تعادل روحی و روانی افراد گام برداشت.
این شیوه درمانی برای نخستین بار در سال 1939 توسط روانپزشک و نظریهپرداز بزرگ رومانیایی «جاکوب لویی مورنو» مطرح شد.
در این روش درمانی به کمک شیوههای مختلف نمایشی و تکنیکهای خاص روانشناسی در اجرای نمایش، به بیمار فرصت داده میشود تا در پشت نقاب نقش و بازیگری تعارضات و کشمکشهای درونی خود را بازگو نماید و فرصت مواجهه و آشنایی با درون خویش را پیدا کند و در صدد تغییر و اصلاح رفتاری خود برآید.
در نمایش درمانی تکرار و رو به روشدنهای مکرر بیمار یا (مراجع) با رفتار و اندیشههایی که شاید برای اولین بار رنجآور و آزاردهنده ذهن و روان است باعث کم شدن حساسیتهای فردی به آن اعمال و افکار میشود و این همان چیزی است که با عنوان «به نمایش درآوردن وارونه» مطرح میشود و معنی دقیق آن «کیفیت نامناسب و نامقبول چیزی را زایل کردن» است.
نمایش درمانی نوعی کاوش علمی جهت دریافت حقیقت از طریق شیوههای نمایشی است در این روش درمانگر با دو عنصر «عمل» و «مشاهده فعالانه» دست به گریبان است.
عمل در نمایش درمانی به معنای تجسم بخشیدن به ذهنیات «مراجع درمانپذیر» از طریق حرکتهای نمایشی است که این کار توسط تکنیکهایی خاص صورت میگیرد.
مضاعفسازی، آئینه، جابجایی نقشها، صندلی داغ، اتاق تاریک و صندلی خالی از جمله تکنیکهایی است که در این شیوه درمانی مورد استفاده درمانگر نمایشی قرار میگیرد.
در نمایش درمانی، فرد قادر است بر بسیاری از دل نگرانیها، اضطرابها و ترسهای مرضی خود غلبه کند.
بازیسازی و قرار گرفتن در مرحله آزمون و خطا از جمله مهمترین عناصر تخلیه کننده انسان در تئاتر درمانی است. منشاء بسیاری از اضطرابهای فردی، ترسها و نگرانیها، ترس از عمل است که نمایش درمانی به روشهای خاص خود این مشکلات را برطرف میکند.
بداههپردازی، غیرقابل پیشبینی بودن، تزکیه کردن و دراماتیک بودن به عنوان مهمترین عناصر ساختار در نمایش درمانی است.
افشاگری، امور زندگی و آفرینندگی به عنوان مهمترین وجوه درمانی هنر نمایش است که در تئاتر درمانی به نهایت خود میرسد.
به اعتقاد کارشناسان از گذشته تا حال حرکات نمایش، رقص، آواز، پانتومیم و شکلهای دیگر نمایشی چه از نظر بازیگر و چه از دید تماشاگر، نوعی نیاز بشری محسوب میشده است.
از حدود چهار هزار سال پیش از میلاد مصریان باستان برای بیان و نشان دادن آداب و سنن مذهبی و آیینی خود وارتباط انسان با خدایان نمایشهایی برگزار میکردند که از این میان میتوان به آیین «اوزیس و اوزیروس» دو ربالنوع مصری اشاره کرد که به نام آیین «مصائب آبیدوس» معروف است.
این آیین درباره مرگ و رستاخیز است اما بعدها یونانیان باستان تئاتری را پایهگذاری کردند که در آن افسانهها و اساطیر و داستانهای کهن در آن اجرا میشد در همین زمان بود که درام نویسان بزرگی چون آشیل، سوفوکل و اوریپید به عنوان مثلث تراژدی نویسان یونان باستان به ظهور رسیدند.
عجیب نیست اگر تئاتر و نمایش در مواردی خاص مانند آموزش تعلیم و تربیت روانی به تدریج جای خود را باز کرد و با محدودهای مشخص پذیرفته شد.
در نمایش درمانی، زمان همیشه زمان حال است حتی اگر فرد بخواهد بخشهایی از گذشته یا آینده خود را به تصویر بکشد. نمایش درمانی روشی درمانی است که میتواند در آموزشهای مشاورهای، مشکلات مراکز صنعتی و به طور کلی همه مواردمشاوره و راهنمایی با روش شناختی مشخص مورد استفاده قرار گیرد.
در این روش نمایش درمانگر با تلفیق مبانی علمی و تکنیکی و محتوایی قادر است با ارتباط علم روانشناسی و هنر تئاتر در راه مداوای مراجعان تلاش کند.
در این شیوه درمانگربا بهکارگیری روشهای مختلف درمان در ایجاد موقعیتهای مناسب و فضاسازی ذهنی، شیوههای بازیگری خلاق و روشهای وجودی و روش انتقال و روابط اشیا را به گونهای ملموس، مورد مداوای روانشناختی قرار میدهد. نمایش درمانی یکی از راههای بروز مشکلات درونی انسانهایی است که دچارعارضههایی روحی و روانی شدهاند.
در این شیوه درمانی، درمانگر در مسیر درمانی غیردارویی میتواند در راه برطرف کردن بسیاری از گرفتگیهای روحی و روانی افراد نیازمند تلاش کند.
عنصر تزکیه و پالایش روحی و روانی در نگاه ارسطو به عنوان مهمترین عنصر درمانی نمایش است که در این شیوه درمانی به عنوان نخستین نقطه تلاقی هنر نمایش با علم روانشناسی مطرح شده است.
با توجه به آمار بالای بیماران دچار عارضههای روحی و روانی هنگام آن فرا رسیده است که نمایش درمانی به عنوان روشی نوین در درمان مشکلات روحی و روانی جامعه کارکردهای اجتماعی خود را بیشتر نشان دهد.
اکنون که دنیا به سوی درمانهای غیردارویی گام برمیدارد برماست که تلاش کنیم تا در مسیر آموزشهای مختلف هنر درمانی از این قافله عقب نمانیم.
منبع
ایرنا، 20/12/1385 |