کودکان را نیز همانند بزرگسالان میتوان عادت به تغذیه سالم داد. امّا این کار با ظرافتهای خاص خود همراه است. پرسشی که معمولاً پیش میآید این است که «چطور میتوان کودکان را به خوردن غذای سالم شامل میوهها و سبزیجات و مقدار کمی نشاسته و پروتئین عادت داد؟»
پاسخ این پرسش متداول به ابتدای تغذیه کودک باز میگردد: تا جایی که امکان دارد تغذیه از طریق شیرمادر (تا 3 سال که دوره روانشناسی نامیده میشود) و سپس تغذیه همانند بزرگسالان.
تغذیه سالم برای بزرگسالان ترکیبی است از 50٪ میوه، 35٪ سبزیجات، 10 تا 15٪ کربوهیدراتها و 5 تا 10٪ پروتئین. تمام این غذاها را هم باید تا حدّ امکان به صورت خام مصرف کرد. (با کمترین میزان تغییرات شیمیایی ناشی از حرارت).
مواد نشاستهای مانند نان، بیسکویت، پاستا، برنج، سیبزمینی و غیره باید پخته شوند تا قابل هضم گردند. پروتئین در بسیاری از میوههای مغزدار (گردو، فندق، پسته، بادام و غیره)، دانهها، پنیر، عسل، تخممرغ و میوههای خشک وجود دارد.
در واقع نیازی به خوردن گوشت هیچ حیوانی نیست. خوردن گوشت حیوانات، عامل مهمی در تضعیف سلامتی انسانها، به ویژه کودکان و نوجوانان است.
کودکان زیر 3 سال، ظرفیت گوارشی یک فرد بالغ را ندارند. قراردادن غذاهای سرخ شده، به ویژه گوشت، در دستگاه گوارش کودکان، در حکم ایجاد محیطی است که در آن عوارض بیماری رشد خواهد کرد.
متأسفانه پس از آن که ذائقه کودک با غذاهای عمل آورده شده و پرچاشنی آلوده شد، برگرداندن آن به یک گرایش طبیعی، کار دشواری است.
پس از 25 سال آموزش کودکان، من به این قاعده دست یافتهام که: «اگر سرگرم کننده نباشد، انجام نخواهد شد!»
کودکان دوست دارند که از طریق سرگرمی آموزش بیابند. اگر آموزش در حین سرگرمی صورت گیرد، آنها فکر نمیکنند در حال آموختن هستند و در نتیجه، مقاومت کمی میکنند. بنابراین زمان غذا درست کردن را برای آنها با سرگرمی همراه سازید.
کودکان را در تهیه غذا- انتخاب، شستن، تمیزکردن، بریدن، خرد کردن، چیدن، آوردن سر سفره - مشارکت دهید. من همیشه این فرایند را با این پرسش از کودک شروع میکنم که: «چه میوه (یا سبزی) را بیشتر دوست داری؟» سپس انواع مختلفی از میوهها و سبزیجات مشابه را فراهم میکنم و به کودک اجازه میدهم که خودش انتخاب کند- بچشد و امتحان کند.
کودک به شما خواهد گفت که از بین «خوراکیهای مجاز» چه چیزی را خریداری کنید. بدین ترتیب، شما هم مثل من، متوجه خواهید شد که کودک، شروع به «درخواست» اولویتهای غذایی خود خواهد
کرد. اکنون به یک واقعیت مهم میرسیم. کودکان از طریق کپیبرداری آموزش مییابند. آنها از پدر و مادر و همسالان خود تقلید میکنند.
اگر کودک ببیند که سیستم تغذیهاش با سیستم تغذیه پدر و مادرش تفاوت دارد و یا چیزهای متعارضی بشنود (مثل: این طور که من میگویم عمل کن، نه این طور که من عمل میکنم)، در این صورت انتظار مقابله از سوی او را داشته باشید و بدانید که در این نوع مقابلهها معمولاً پیروزی از آن کودکان است!
بسیاری از پدر و مادرها خسته و درمانده میشوند و به درخواستهای کودکانشان تن میدهند. امّا توصیه جدّی من این است که خیلی زود جا خالی ندهید! یادگیری روشهای جدید به تلاش و زمان نیاز دارد. کتابهای بسیاری در مورد تهیه غذا برای کودکان وجود دارد و من واقعاً اعتقاد دارم که یکی از مهمترین عوامل در کمک به کودکان در پذیرش و لذت بردن از مزایای یک رژیم سالم غذایی این است که زمان غذاخوردن را با سرگرمی همراه سازید.
ترجمه: کلینیک الکترونیکی روانیار
منبع
"Children's Diet: If It Ain't Fun, It Ain't Done" , Kevin Hinton, Jan. 2007.
http://www.thehealtheducator.com
* کوین هینتون به مدّت 25 سال به تدریس «هنر زندگی طبیعی» و «شفا یافتن طبیعی» پرداخته است. او یکی از برجستهترین آموزندگان سلامتی در استرالیاست.
قبل از در پیش گرفتن هر رژیم غذایی با یک متخصص تغذیه مشورت کنید.
|