من غارهای خیلی کوچک را حفر میکنم و طلا و نقره در آنجا ذخیره میکنم. من پلهای نقرهای و تاجهای طلایی میسازم. هر کس دیر یا زود به کمک من احتیاج پیدا خواهد کرد اما با این وجود مردم میترسند که اجازه دهند تا من کمکشان کنم. من کیستم؟
مردی از دوستش پرسید: من یک دختر دارم. تعداد خواهرها و برادرهای او برابر است. هر کدام از بردارهایش، تعداد خواهرهایش دو برابر تعداد برادرهایش است. من چند پسر و چند دختر دارم؟