آزمون معروف «من کیستم؟» برای سنجش آشنایی شما با تاریخ روانشناسی و بزرگان این رشته است.
1) من در 16 آگوست 1832 به دنیا آمدم و نخستین آزمایشگاه روانشناسی را در شهر لایپزیک آلمان ایجاد کردم. من مکتب ساختگرایی (Structuralism) را بنیاد نهادم. در این مکتب به تجربیات هشیارانه و ساختهایی که تشکیلدهنده ذهن هستند پرداخته میشود. من کیستم؟
استنلی هال
هوگو ماستربرگ
ادوارد تیچنر
ویلهلم ووندت
2) پدر من علاقه وافری به فلسفه و ادیان داشت و آموزشهای بسیاری به من داد. برادرم یکی از مشهورترین رماننویسهای آمریکاست. من ابتدا به یادگیری نقاشی نزد ویلیام موریس هانت پرداختم ولی سرانجام از دانشکده پزشکی هاروارد سر در آوردم. من علاقه چندانی به پزشکی نداشتم و به همین خاطر، هنگامی که به من پیشنهاد تدریس در هاروارد شد دچار افسردگی شدم. ولی برای 35 سال این کار را ادامه دادم و کتاب درسی رشته روانشناسی به نام «اصول روانشناسی» را نوشتم. من به خاطر ایدههایم درباره عملگرایی و کارکردگرایی (functionalism) شهرت دارم. من کیستم؟
3) من در یک شهر کوچک کانادا به دنیا آمدم و در مدرسهای که فقط دو معلّم داشت درس خواندم. تجربیات آموزشی اولیهام این باور را در من به وجود آورد که اراده شخصی، بخش مهمی از یادگیری است. نظریه یادگیری اجتماعی من بر روی یادگیری از طریق مشاهده، تقلید و مدلسازی تاکید دارد. هر چند غالباً در کتابهای درسی از من به عنوان «رفتارگرا» یاد میشود، ولی من خود را یک «شناختگرای اجتماعی» میدانم. من کیستم؟
کارل راجرز
آلبرت بندورا
آبراهام ماسلو
گوردون آلپورت
4) با وجودی که با بخش اعظم نظریه روانکاوی موافقم ولی با ایدههای فروید درباره روانشناسی زنانه کاملاً مخالفم. من نظریه نیازهای نوروتیک را ارائه کردم که براساس آن، روان رنجوریهای مختلف به صورت یک مکانیسم وفقدهنده عمل میکنند و جزئی از زندگی عادی هستند. معروفیت من به خاطر ایدههایم درباره خودکاوی و خود- روانشناسی است. من کیستم؟
مری ویتون کالکینز
ملانی کلاین
کارن هورنای
لتا هالینگ ورث
5) علاقه من به «هویت» از همان سالهای اول زندگی شروع شد. در مدرسه، من به خاطر قد بلند، موهای بور و چشمان آبی انگشتنما بودم. همکلاسیهایم به خاطر اعتقادات یهودیام مرا طرد میکردند. من بعدها فهمیدم که پدر واقعیام خانواده ما را رها کرده و رفته و مردی که فکر میکردم پدرم است در واقع ناپدریام میباشد. من مدتی در اروپا سرگردان بودم تا بالاخره به روانکاوی علاقهمند شدم. سهم من در روانشناسی شامل نظریه رشد روانی – اجتماعی و مفهوم بحران هویت است؟ من کیستم؟
6) من در 9 آگوست 1896 به دنیا آمدم و در سن یازده سالگی یک مقاله علمی منتشر کردم. من قبل از علاقهمند شدن به روانکاوی، مدرک دکتری خود را در رشته جانورشناسی گرفتم. من از طریق پژوهشهایی که بر روی کودکان انجام دادم، نظریه «رشد شناختی» را ارائه کردم که مراحل رشد ذهنی و فکری در کودکان را تشریح میکند. با وجودی که من به خاطر کارهایم در روانشناسی شناخته شده هستم ولی خود را یک معرفتشناس ژنتیک میدانم. من کیستم؟
لاورنس کوهلبرگ
اریک اریکسون
ژان پیاژه
جان دیوئی
7) من ابتدا میخواستم نویسنده شوم امّا سرانجام روانشناس شدم و از جمله پیشگامان جنبش رفتارگرایی گردیدم. من مفهوم اراده آزاد را رد کردم و در عوض، نظریه محدود بودن و مشروط بودن تمام رفتارها را ارائه کردم. من کیستم؟
بی اف اسکینر
جان واتسون
ایوان پاولوف
ادوارد تولمن
8) من یکی از چهرههای اصلی جنبش انسانگرایی بودم. من یک روش درمانی به نام «روان درمانی بیرهنمود» به وجود آوردم که سرانجام به نام درمان بیمار- محور معروف شد. من همچنین به خاطر ایدههایم در مورد «واقعی کردن گرایشها» شهرت دارم. من کیستم؟
آلفرد آدلر
9) پدرم روانشناس معروفی بود. من کوچکترین بچه در بین شش بچه او و بسیار به او نزدیک بودم. با وجودی که هرگز به مدارج عالی تحصیلی دست پیدا نکردم امّا سهم زیادی در روانشناسی و روانکاوی داشتهام که از آن جمله میتوان به ایجاد رشته روانکاوی کودکان و تشریح سازوکارهای دفاعی «خود» (ego) اشاره کرد. من کیستم؟
آنا فروید
ساندرا بم
10) معمولاً از من به عنوان پدر روانشناسی مدرن نام برده میشود. من به اهمیت نظریهها قویاً اعتقاد داشتم امّا عقیده داشتم که یک نظریه خوب باید دارای کاربردهای عملی باشد. سهم من در روانشناسی شامل نظریه میدانی (field theory)، پویش گروهی (group dynamics) و یادگیری تجربهای میباشد. من کیستم؟
کرت لوین
فیلیپ زیمباردو
جورج هربرت مید
هری هارلو
11) با وجودی که تمام درسهای لازم برای مدرک دکتری را گذراندم اما دانشگاه هاروارد به خاطر این که من زن بودم، مدرک مرا نداد. من با تعدادی روانشناس نامی مانند ویلیام جیمز، جوسیا رویس و هوگو مانستربرگ کار کردهام. وظیفه جفتهای متداعی (paired-associate) از جمله کارهای من در روانشناسی است. من نخستین زنی بودم که به ریاست انجمن روانشناسی آمریکا رسیده است. من کیستم؟
شارلوت بوهلر
کریستین لدفرانکلین
12) من در 14 سپتامبر 1849 به دنیا آمدم و در 27 فوریه 1936 از دنیا رفتم. من یک روانشناس روسی بودم که به زیستشناسی و علوم طبیعی بسیار علاقه داشتم. من در خلال مطالعاتم در مورد دستگاه گوارش سگها، بازتاب شرطی (conditioning reflex) را کشف کردم. من کیستم؟
بیاف اسکینر
13) من بیشتر زندگی خود را در وین گذراندم تا آن که به دلیل حمله نازیها مجبور به رفتن به لندن شدم. من رشته پزشکی را در دانشگاه وین به پایان رساندم و در خلال کارهایم بر روی بیماری به نام «آنا اُ» امکان درمان از طریق صحبت کردن را به وجود آوردم. من همچنین به خاطر ارائه مفاهیم ناخودآگاه، نـــهـــاد (id)، خود (ego) و فــراخود (superego) شهرت دارم. من کیستم؟
زیگموند فروید
کارل آبراهام
آبراهام بریل