روشی کلی در روانشناسی که بر فرآيندهای درونی، روانی تاکيد مینمايد. برای روانشناسی شناختی، رفتار فقط بر اساس خصوصيات آشکار آن قابل مشخص کردن نيست، بلکه مستلزم توضيحاتی در سطح رخدادهای روانی، نمايشهای ذهنی، باورها، قصدها و نظاير آنهاست. هر چند روش شناختی غالبا در تضاد آشکار با روش رفتاری است، لزوما اينطور نيست که شناختگرايان ضد رفتارگرايان باشند. بلکه، رفتارگرايی بهعنوان يک نظريه عمومی شديدا نارسا تلقی میشود، نظريهای که از تعيين هويت فرآيندهای شناختی مثل تفکر، زبان، تصميمگيری و غيره ناتوان است. |