1383/10/07
ساعت پيشرفته
آقاى الف صبح زود در ايستگاه راهآهن، منتظر رسيدن قطارى بود که قرار بود ساعت ۶ صبح سوار آن شود. آن روز متاسفانه فراموش کرده بود که ساعتش را ببندد و از بدشانسى، ساعت ايستگاه راهآهن نيز از کار افتاده بود. آقاى الف به دنبال کسى ميگشت که ساعت را از او بپرسد. در همين هنگام، شخصى که با هر دستش چمدان سنگينى را حمل ميکرد وارد ايستگاه شد. آقاى الف توجهش به ساعتى که آن مرد به دستش بسته بود جلب شد. کمى بزرگتر از ساعتهاى معمولى بود و دکمههاى نسبتاً زيادى هم داشت. آقاى الف به طرف آن مرد رفت و از او پرسيد:
ـ ببخشيد ساعت چنده؟
آن مرد گفت: ساعت کدوم کشور؟
آقاى الف گفت: مگه ساعت شما، ساعت چند کشور را نشون ميده؟
مرد گفت: تمام کشورهاى جهان!
آقاى الف گفت: عجب! خيلى جالبه.
مرد گفت: اين که چيزى نيست. اين ساعت امکانات مکانيابى ماهوارهاى (GPS) و دريافت فاکس و ايميل هم داره و به علاوه، کانالهاى تلويزيونى را هم روى صفحه نمايشش به صورت رنگى نشون ميده. اين ساعت با پيشرفتهترين تکنولوژى امروز دنيا ساخته شده.
آقاى الف که بهشدت مجذوب ساعت آن مرد شده بود گفت:
ـ فوقالعادهس. من آرزوى داشتن چنين ساعتى را دارم ... امکان داره ساعتتون را به من بفروشيد؟
مرد گفت: اگه انقدر خوشتان اومده اشکال نداره. قيمتش ٩٠٠ دلاره.
آقاى الف که فوقالعاده هيجانزده شده بود فوراً دسته چکش را در آورد و يک چک ٩٠٠ دلارى نوشت و به آن مرد داد. آن مرد هم ساعتش را باز کرد و به آقاى الف داد. آقاى الف مشتاقانه مشغول ورانداز کردن ساعت بود که آن مرد دو تا چمدان سنگينى که به دست داشت را هم جلوى آقاى الف گذاشت و گفت اينها هم باطريهاشه!
گزارش کامپيوتر، شماره ١٥٣
منبع :
:نظر خود را در مورد این مطلب اعلام نمایید
( 9 راى )
خیلی بیمزه
بیمزه
متوسط
جالب
خیلی جالب
بازگشت
صفحه اصلى
|
افسردگى
|
اضطراب
|
تعيين وقت
|
فروشگاه
|
تماس با ما
|
ادعا نامه
|
سفارش آگهى
© Copyright 2009 Ravanyar Clinic. All Rights Reserved.