يک زوج سالخورده برای ميهمانی به منزل يکی از دوستانشان رفته بودند و سرگرم گفنگوهای دوستانه بودند. مرد صاحبخانه رو به دوستش کرد و پرسيد: راستی، اون کلينيک حافظه که هفته پيش رفتی چطور بود؟ دوستش در جواب گفت: عالی بود. آخرين تکنيکهای روانشناسی در مورد تخيّل و تداعی را به ما ياد دادند. من که درخودم خيلی فرق حس می کنم و از سابق خيلی بهتر شدم. مرد صاحبخانه پرسيد: خيلی جالبه. اسم اون کلينيک چی بود؟ دوستش مدتی فکر کرد و نتوانست به ياد بياورد. ناگهان لبخندی زد و پرسيد: اسم اون گل سفيد رنگ که برگهای ريزی داره و خيلی خوشبوست چيه؟ مرد صاحبخانه گفت: گل مريم؟ دوستش گفت: آره! آره! بعد رو به زنش کرد و پرسيد: مريم جون، اسم اون کلينيک حافظه که هفته پيش رفتيم چی بود؟
|