پنج جراح در ناهارخورى بيمارستان دور يک ميز نشسته بودند و با هم صحبت مى کردند. اولى گفت: بهترين مريض براى عمل کردن، حسابدارها هستند چون وقتى شکمشان را باز مى کنى، همه چيز در داخل آن شمارهبندى شده است. دومى گفت: نه. کتابدارها بهترند. چون همه چيز در داخل شکمشان به ترتيب حروف الفبا قرار دارد. جراح سومى گفت: به نظر من، برقکارها بهترند. همه چيز در داخل شکم آنها با کد و با رنگهاى مختلف مشخص شده است. چهارمى گفت: من وکيلها را ترجيح مى دهم. چون خيلى چيزها را اصلاً ندارند مثل قلب، روده راست، .... و بنابراين عمل آنها راحتتر است. جراح پنجمى که تا آن لحظه ساکت نشسته بود و به صحبتهاى بقيه گوش مى کرد گفت: من که مهندسان را بيشتر دوست دارم. چون وقتى شکم را باز مى کنى و بعد از عمل مى بندى و يک مقدار چيز زياد مى آورى، آنها اين مساله را به خوبى درک مى کنند و شکايت نمى کنند.
|