• منتظر رهبران نباشيد، خودتان به تنهايى اقدام کنيد، نفر به نفر.
• من امروز فکر میکنم که دنيا وارونه است، زيرا در خانهها و زندگى خانوادگى عشق کمى وجود دارد. ما براى لذت بردن از بچههايمان و از يکديگر وقت نداريم.
• عشق در خانهها جوانه میزند. عشق در خانهها زندگى
میکند. و علت اين همه مصيبت و غمى که در جهان امروز داريم
همين است. امروز همه در شتاب وحشتناکى بسر میبريم و به
دنبال توليد بيشتر، ثروت بيشتر و ... هستيم. در نتيجه بچهها زمان کمى را با پدر و
مادرهايشان میگذرانند و پدر و مادرها هم زمان کمى را با هم
میگذرانند و بدين ترتيب، نابودى عشق و صلح جهان از درون
خانهها آغاز میگردد.
• من خدا را در هر انسانى میبينم. هنگامى که زخم
بيمارى را میشويم حس میکنم
که دارم از خود خدا پرستارى میکنم. آيا اين تجربه جالبى نيست؟
• بدترين نوع فقر،
تنهايى و احساس محبوبيت نداشتن است و براى از بين بردن آن بايد از درون خانههاى خودمان شروع کنيم.
• اگر به قضاوت کردن درباره ديگران بپردازيد، وقتى براى عشق ورزيدن به آنان باقى
نمیماند.
• من مطمئن نيستم که بهشت چه شکلى است امّا چيزى که میدانم
اين است که در روز قيامت از ما نمیپرسند چقدر کار خوب در زندگيمان انجام دادهايم؟ بلکه از ما خواهند پرسيد چقدر کارهايى که کردهايم را با عشق انجام دادهايم؟
• کارهاى نيک، پيوندهايى هستند که زنجيره عشق را تشکيل میدهند.
• در پايان زندگى، قضاوتى که درباره شما میشود بر اين پايه نيست که چند مدرک تحصيلى کسب کردهايد، چقدر پول به دست آوردهايد يا چه کارهاى بزرگى انجام دادهايد. بلکه بر اين پايه خواهد بود که «من گرسنه بودم، شما به من غذا داديد. من برهنه بودم، شما به من لباس داديد.
من بیخانمان بودم، شما مرا به درون خانهتان راه داديد.»
مادر ترزا (١٩١٠-١٩٩٧)
|