١. در بانک خون به من گفتند که اين اتفاق ممکن است بيافتد. ٢. در آخرين دوره «مديريت زمان» که از طرف اداره مرا فرستاديد خيلی در مورد اثرات مثبت يک چرت ١٥ دقيقهای بر کارايى کارمندان صحبت کردند. من داشتم امتحان میکردم. ٣. من نخوابيده بودم. بلکه داشتم روی طراحی يک الگوی جديد کاری تمرکز میکردم. ٤. اين يکی از هفت عادت آدمهايى است که کارايى فوقالعاده دارند. ٥. داشتم مقاومت صفحه کليد را در برابر آب دهان تست میکردم. ٦. من داشتم يک تمرين خيلی پيشرفته يوگا برای کاهش اضطرابهای کاری میکردم. آيا انجام تمرينات يوگا از نظر شما اشکالی داره؟ ٧. چرا حواسم را پرت کردی؟ من تقريباً به يافتن راهحل بزرگترين مشکل اداره نزديک شده بودم. ٨. آبدارچیمون امروز مرخصيه …. ٩. فکر میکنم يکنفر اشتباهاً توی فنجون من داروی آرامبخش ريخته. ١٠. داروی سرماخوردگی که ديشب خوردم اثرش نميره. ١١. خصيصه منحصر به فرد و غيرقابل پيشبينی آدمهايى که به کارکردن اعتياد دارند! ١٢. نخوابيده بودم. داشتم سعی میکردم لنزم را بدون دست در بيارم.
|