يک مهندس، يک فيزيکدان و يک وکيل براى استخدام شدن به عنوان مديرعامل يک سازمان بزرگ انتخاب شده بودند. در مصاحبه نهايى براى انتخاب يکى از آنها، اول از مهندس شروع کردند و پس از پرسيدن تعداد زيادى سؤال، به عنوان سؤال آخر از او پرسيدند: «دو به اضافه دو چند مى شود؟» مهندس کمى فرصت خواست و پس از در نظر گرفتن معيارهاى مختلف و انجام محاسبات متعدد، خطاب به مصاحبهکنندگان گفت: «چهار». سپس نوبت به فيزيکدان رسيد. از او هم در انتهاى مصاحبه همين سؤال را پرسيدند. او هم چند ساعتى وقت خواست به سرعت به آزمايشگاه رفت و پس از انجام آزمايشهاى متعدد و محاسبات زياد و مشاوره با اداره استاندارد به اتاق مصاحبه بازگشت و گفت: «چهار». آخرين نفر وکيل بود. از او نيز همين سوال را پرسيدند: «دو به اضافه دو چند تا مى شود؟» وکيل قبل از اين که جواب دهد، تمام پردههاى اتاق را پائين کشيد، در اتاق را باز کرد تا مطمئن شود پشت در کسى نيست، تلفن را کنترل کرد که دستگاه ضبط صوت نداشته باشد و بعد پرسيد: «دلتون مى خواد چند تا بشه؟»
|