١- مهندس واقعى همين که جورابهايش را لنگه به لنگه نپوشيده باشد، خود را شيک پوش میداند.
٢- مهندس واقعى براى روز تولد همسرش، يک مجموعه کامل پيچ گوشتى مى خرد.
٣- مهندس واقعى، مجموعه کلمات غير فنى که به کار مى برد ٨٠٠ تا بيشتر نيست.
٤- مهندس واقعى قانون دوم ترموديناميک را از حفظ است ولى اندازه پيراهن خودش را نمى داند.
٥- مهندس واقعى در جواب اين که ؟ «روز خوبيه. مگه نه ؟» مى گويد: «٧٠ درجه فارنهايته، ٢٥ درجه سانتيگراده و ٢٩٨ درجه کلوين».
٦- مهندس واقعى اين حس را در شما به وجود مى آورد که داريد با بوق اشغال مکالمه مى کنيد!
٧- مهندس واقعى، سياستش در به دست آوردن يک جاى پارک براى ماشينش که اسمش روى آن نوشته شده باشد و يک دفترکار با پنجره، خلاصه مى شود.
٨- مهندس واقعى، محض خنده لاستيکهاى ماشينش را جابجا مى کند.
٩- مهندس واقعى محتويات کيفش عبارت است از يک پيچگوشتى فيليپس، يک کپى از کتاب فيزيک کوانتوم و يک نصفه ساندويچ کره و مربا.
١٠- مهندس واقعى فکر مى کند که جشن هالوين همان کريسمس است زيرا OCT ٣١ = DEC ٢٥ (اگر نفهميديد، معنيش اين است که مهندس واقعى نيستيد.)
١١- و بالاخره مهندس واقعى کسى است که مطالب گفته شده در بالا، اصلاً برايش خنده دار نيست. |