1385/06/20
آشنايى با مفاهيم بازاريابى
 

 

١- شما دخترى زيبا را در يک مهمانى می‌بينيد. به سوى او می‌رويد و می‌گوئيد:
«من خيلى ثروتمندم. با من ازدواج می‌کنى؟»
اين بازاريابى مستقيم است.

٢- شما با تعدادى از دوستانتان در يک مهمانى هستيد و دختر زيبايى را می‌بينيد.
يکى از دوستان شما به او نزديک می‌شود و شما را به او نشان می‌دهد و می‌گويد:
«او خيلى ثروتمند است. با او ازدواج می‌کنى؟»
اين تبليغات است.

٣- شما دخترى زيبا را در يک مهمانى می‌بينيد. از او شماره  تلفنش را می‌گيريد و روز بعد به او تلفن می‌کنيد و می‌گوئيد:
«سلام. من خيلى ثروتمندم. با من ازدواج می‌کنى؟»
اين بازاريابی‌ از راه دور (Telemarketing) است.

٤- شما دخترى زيبا را در يک مهمانى می‌بينيد. از جا بلند می‌شويد، لباستان را صاف و صوف می‌کنيد، به نزد او می‌رويد برايش نوشابه می‌ريزيد، در را برايش باز می‌کنيد، به او پيشنهاد می‌کنيد که برسانيدش و بعد می‌گوئيد:
«ضمناً، من خيلى ثروتمندم. با من ازدواج می‌کنى؟»
اين روابط عمومى است.

٥- شما دخترى زيبا را در يک مهمانى می‌بينيد. او بلند می‌شود و نزد شما می‌آيد و می‌گويد:
«تو خيلى ثروتمندى! با من ازدواج می‌کنى؟»
اين يعنى شناخت مارک (تجارى).

٦- شما دخترى زيبا را در يک مهمانى می‌بينيد، نزد او می رويد و می‌گوئيد:
«من خيلى ثروتمندم. با من ازدواج می‌کنى؟» او لبخندى به لب می‌آورد.
اين يعنى بازخورد (Feedback) مشترى.

٧- شما دخترى زيبا را در يک مهمانى می‌بينيد. نزد او می‌رويد و می‌گوئيد:
«من خيلى ثروتمندم. با من ازدواج می‌کنى؟» و او شما را به شوهرش معرفى می‌کند.
اين يعنى فاصله  بين عرضه و تقاضا.

٨-  شما دخترى زيبا را در يک مهمانى می‌بينيد. نزد او می‌رويد و قبل از اين که چيزى بگوئيد، شخص ديگرى می‌آيد و به او می‌گويد:
«من خيلى ثروتمندم. با من ازدواج می‌کنى؟» و او به آن فرد جواب مثبت می‌دهد.
اين يعنى رقابتى که سهم شما از بازار را می‌بلعد.

٩- شما دخترى زيبا را در يک مهمانى می‌بينيد. نزد او می‌رويد و قبل از اين که به او بگوئيد:
«من خيلى ثروتمندم. با من ازدواج می‌کنى؟» زنتان سر می‌رسد.
اين يعنى محدوديت در ورود به بازارهاى جديد.

 

 

---

منبع :

:نظر خود را در مورد این مطلب اعلام نمایید
( 75 راى )
خیلی بیمزه بیمزه متوسط جالب خیلی جالب
 
     
 
 
 
     
 
   
 
 
© Copyright 2009 Ravanyar Clinic. All Rights Reserved.