دو نفر در اتاق انتظار يک روانپزشک نشسته بودند. اولى از دومى پرسيد: شما براى چى اينجا اومدين؟ دومى گفت: من خشايارشا هستم. دکتر خودش به من گفت بيام اينجا. اولى پرسيد: از کجا فهميدى که خشايارشا هستی؟ دومى گفت: خدا خودش به من گفت ... اولى گفت: من کى همچى حرفى بهت زدم؟ |