فرض کنيد به اتفاق دو نفر ديگر در يک هواپيماى در حال سقوط نشسته ايد و تنها يک چتر نجات وجود دارد.  شما چه مى کنيد؟ 
عکس العمل آدمهاى مختلف به قرار زير است: 
آدم بدبين:  چتر نجات را قبول نمى کند چون فکر مى کند به علت بلد نبودن چتر بازى،   اگر با چتر بيرون بپرد هم مى ميرد. 
آدم خوش بين:  چتر نجات را قبول نمى کند چون مى داند قبلاً هم عده اى در سقوط هواپيما جان سالم
به در برده اند. 
آدم پشت گوش انداز:  با دو نفر ديگر بر سر استفاده از چتر نجات مونوپولى بازى مى کند. 
آدم ديوانسالار:  از دو نفر ديگر مى خواهد يک مطالعه امکان سنجى در مورد استفاده از چتر نجات در هواپيماهاى چند موتوره به هنگام شرايط اضطرارى انجام دهند. 
کامپيوتر دان:  يک ماشين طراحى مى کند که بتواند درست مثل آدم،   چتر نجات را باز کند. 
رياضيدان:  چتر نجات را قبل از اين که ثابت شود در تمام حالات درست کار مى کند،   قبول نمى کند. 
مهندس:  از پـرده هـاى داخـل کـابين هواپيما و خلال دندانهاى موجود در هواپيما يک چتر نجات ديگر درست
مى کند. 
دکتر:  به دو نفر ديگر مى گويد هنوز به آزمايشات بيشترى نياز دارند.  سپس چتر نجات را بر مى دارد و براى تنظيم وقت ملاقات بعدى بيرون مى پرد. 
وکيل:  چتر نجات را بر مى دارد و بيرون مى پرد تا بتواند به خانواده دو نفر ديگر کمک کند تا از شرکت هواپيمايى شکايت کنند و غرامت بگيرند. 
قاضی:  بعد از اين که به دو نفر ديگر حق داشتن چتر نجات را يادآورى مى کند،   چتر نجات را بر مى دارد و بيرون مى پرد. 
اقتصاددان:  حق قانونى و منطقى خودش مى داند که چتر نجات را بردارد و بيرون بپرد.  قانون عرضه و تقاضا مشکل دو نفر ديگر را حل خواهد کرد. 
مدير:  در حالى که چتر نجات را برداشته و دارد بيرون مى پرد از دو نفر ديگر مى خواهد که بيشتر کار کنند و توقع اضافه کار هم نداشته باشند. 
مشاور:  چتر نجات را بر مى دارد و قبل از اين که بيرون بپرد به دو نفر ديگر مى گويد نگران نباشيد زيرا زمان زيادى طول نخواهد کشيد تا آنها ياد بگيرند که چگونه موتور هواپيما را درست کنند. 
فيلسوف:  از آن دو نفر مى پرسد از کجا مى دانند که چتر نجات واقعاً وجود دارد. 
معلم:  چتر نجات را به آنها مى دهد و ازشان مى خواهد بعداً گزارشى در مورد چگونگى عملکرد چتر نجات براى او بنويسند. 
زبانشناس:  دستورالعمل استفاده از چتر نجات را به هر چهار زبان که نوشته شده مى خواند. 
نقاش مدرن:  چتر نجات را به ديوار هواپيما آويزان مى کند و زير آن امضاء مى کند.  
روانشناس:  از دو نفر ديگر سوال مى کند که شکل چتر نجات چه چيزى را به ياد آنها مى آورد.