پروفسور «رابرت پوتنام» محقق و استاد دانشگاه «هاروارد» راههاى مختلف شاد زيستن و عوامل داشتن يك جامعه شاد را بررسى كرده است .
به گزارش روز شنبه شبكه تلويزيونى «بیبیسی» وى يكى از موارد شاد بودن انسان را داشتن روابط قوى اجتماعى و خانوادگى میداند.
هرچه فرد از روابط بيشتر اجتماعى برخوردار باشد از سلامت قوى روحى و روانى برخوردار شده و بر شادى وى افزوده خواهد شد.
به گفته اين محقق، انسان ذاتا موجودى اجتماعى خلق شده كه احساس درونى كمك به ديگران در او وجود دارد، بنابراين با داشتن چنين روابطی، احساس سبكى و شاد بودن به فرد دست میدهد.
يكى ديگر از موارد داشتن جامعه شاد، بنا بر تحقيقهاى بهعمل آمده «اعتماد» به يكديگر در جامعه است .
اگر از مردم يك جامعه بهصورت عادى پرسيده شود آيا به افراد پيرامون خود اعتماد داريد و جواب «نه» دريافت كنيد، آن جامعه از بيشترين آسيب عدم شادى برخوردار است.
بنا بر اين گزارش، طى آمارى كه در اين رابطه گرفته شده است، مردم «نروژ» بالاترين آمار اعتماد به يكديگر را دارند يعنى ۲/۳جمعيت آن كشور پاسخ «بله» را دادهاند و اين درحالى است كه مردم تركيه با ٣٪، پايين ترين آمار اعتماد به يكديگر را دارند.
مردم انگليس نيز در دهه ۵۰ميلادى ٦٠٪ آمار اعتماد داشتند كه در زمان حاضر به ٣٠٪ كاهش يافته است.
در اين گزارش به يكى ديگر از موانع برقرارى روابط اجتماعى و پراكندگى ارتباطات خانوادگى اشاره شده و آن وجود «تلويزيون» است.
اين گزارش اشاره میكند به اينكه در دهه ۹۰ميلادى دولت «بوتان» براى شاد كردن مردم اجازه ورود تلويزيون به اين كشور را داد، در نتيجه پس از مدتى روابط منسجم خانوادگى در اين كشور به پراكندگى بين آنها منجر شد.٪٪
به گفته پروفسور رابرت پوتنام، تلويزيون سهلترين راه سرگرم شدن است كه فاصله اين سرگرمى با شما تنها فشار دادن يك كليد است.
به عقيده اين محقق در جوامع امروزى تماشاى تلويزيون باعث شده است تا افراد تمايل كمترى به داشتن روابط بيرونى و اجتماعى داشته باشند، چرا كه اين كار باعث منزوى شدن فرد شده و انزوا خود يكى از عوامل عدم سلامت روحى و جسمى خواهد شد.
وى پيشنهاد میكند خيلى راحت تلويزيون را خاموش و با دوستان و بستگان خود ديدار كنيد.
اين گزارش افزود، ما نمیتوانيم ديدن تلويزيون را ممنوع كنيم و يا افراد را به زور وادار كنيم تا با يكديگر دوست شوند. پس چه بايد كرد؟! يكى از بهترين راهها انجام دادن ورزش است چرا كه ورزش ميل به شادى و برقرار نمودن ارتباطات دوستانه به ديگران را در فرد پرورش میدهد و وى را از انزوا خارج میكند.
نكته ديگرى كه در اين گزارش به آن اشاره شده، برقرارى ارتباط بين جوامع گوناگون در پايتخت شهرها است .
ارتباط بين دو گروه از جامعه میتواند به دو گونه صورت پذيرد، ارتباط «انفجارل» و يا ارتباط بصورت «پل». .
در نوع اول، درگيرى بين گروههاى آسيايى مهاجر و جوانان محلى در انگليس بهعنوان مثال در اين گزارش اشاره شده است .
براى برقرارى ارتباط بين گروهها و جوامع بخصوص در پايتختهاى چند مليتى نظير لندن و نيويورك، افراد و گروههايى كه از طرز تفكر، عقيده، فرهنگ و حتى رنگ پوست كاملا متفاوتى برخوردارند، افراد به يكديگر نزديك نمیشوند و اگر هم اين اتفاق بيفتد، اعتماد بين دو طرف بسيار ضعيف است.
تنها راهحل موجود، داشتن فعاليت و هدفى مشخص است كه براى رسيدن به آن نياز به كار گروهى است.
در اين گزارش به نمونهاى از بازى فوتبال بين همان نوجوانان انگليسى و مهاجرين آسيايى اشاره شده كه شوق و ذوق بازى بين طرفين بصورت مثبتى بين والدين و اولياى ورزشى و خود بازيكنان برقرار میشود.
در انتهاى اين گزارش نتيجهگيرى شده است كه در آينده جهت رسيدن به يك جامعه واحد و سالم نياز است تا افراد علاوه بر داشتن روابط دوستانه، داراى انگيزه و هدف مشترك باشند تا براى رسيدن به آن در كنار يكديگر فعاليت كنند.
بدين صورت اين گروهها در يكديگر حل شده و در نتيجه عقايد و فرهنگهاى طرف مقابل مورد احترام قرار میگيرد، اعتماد بين اين گروهها بالا رفته و از جامعهاى واحد و سالم برخوردار خواهيم شد.