ضعف يا مقاومت در مقابل افسردگی، ناشى از يك سازوكار مغز است
1386/07/28
شمارى از پژوهشگران میگويند سازوكارى در مغز وجود دارد كه با توجه به آن میتوان دريافت چرا برخى از مردم در مقابل فشارهاى عصبى يا استرس مقاومند و برخى ديگر از هم میپاشند و به افسردگى عميق دچار میشوند.
به گزارش خبرگزارى رويترز، دكتر «وايشناو كريشنان» از مركز پزشكى دانشگاه ساوثوسترن تگزاس، به همراه گروه تحقيقاتى به سرپرستى وی، به شيوههايى را كه مغز بهطور طبيعى براى مقابله با تجربيات استرس آفرين مزمن به كار میگيرد، پى بردهاند.
روانکاوان از سالها قبل دريافتهاند كه برخى از مردم در مقابل استرس آسيبپذيرتر از ديگران هستند و اين ضعف آنان میتواند به افسردگى و حتى اختلال استرس پس از تروما (PRSD) بيانجامد اما در مورد سازوكارهاى مغز كه زمينه اين آسيب پذيرى را فراهم میكند، اطلاعات چندانى وجود نداشت.
بر اساس مقالهاى كه در مجله سلول (Cell) به چاپ رسيد، كريشنان و همكارانش در صدد برآمدند اين مشكل را روى مغز موشى كه در معرض استرس قرار گرفته بود، مطالعه كنند.
آنان دريافتند در مغز آسيبپذيرترين موشها در مقابل استرس، در ناحيهاى كه علائم يا سيگنالهاى پاداش را فرآورى میكند، مقدار نوعى ماده شيميايى بيش از حد است و در انسانهايى كه دچار افسردگى هستند نيز همين ماده شيميايى به ميزان قابل توجهى بيشتر از ديگران است.
اين مطالعه نشان داد در مغز موشهاى مقاوم، نوعى واكنش حفاظتى رخ میدهد كه باعث میشود آنها از استرس نجات پيدا كنند در حالى كه موشهاى آسيبپذير، فاقد چنين دفاعى هستند.
دكتر اريك نستلر، از دانشگاه ساوث وسترن در بيانيهاى گفت: «يكى از ايدههاى تازه كه بر اثر اين مطالعه به وجود آمد، آنست كه مقاومت در برابر استرس، يك فرآيند فعال است.»
نستلر، كريشنان و همكارانشان موشهايى را كه از لحاظ ژنتيكى مشابه بودند، با يك موش بزرگ و مهاجم كه اساسا قلدر بود، در يك قفس قرار دادند سپس توانايى آنها براى تعامل اجتماعى را مطالعه كردند به ويژه زمانى كه در مقابل موشهاى مهاجمتر قرار میگرفتند.
برخى از موشها حتى ۳۰روز پس از روبرو شدن با موش قلدر و مهاجم، رفتارى آميخته با وحشت داشتند اما برخى ديگر بر ترس خود غلبه كرده و میتوانستند بهطور عادى تعامل كنند.
در اين مرحله، پژوهشگران به مطالعه دو قسمت پاداش مغز پرداختند تا ببينند در آن بخشهاى از مغز تفاوتى مشاهده میشود يا خير. دو قسمت ventral tegmental area/nucleus accumbens بخشهايى از شبكه پاداش مغز هستند و بر اساس اطلاعات موجود، در مشروط كردن ترس نيز نقش دارند.
محققان دريافتند در موشهايى كه استرس به شدت روى آنها اثر گذاشته، سلولهاى عصبى به سرعت شليك میشدند و از خود يك فاكتور رشد عصبى به نام عامل نوروتروفيك يا BDNFترشح میكنند كه ارتباط اين عامل با ضعف مهارتهاى مربوط به مقابله، مشخص شده است.
در بخش nucleus accumbensموشهاى آسيبپذير، مقدار BDNFبيشتر شده بود در حالى كه در موشهاى مقاوم چنين چيزى ديده نمیشد.
موشهاى مقاوم، با افزايش توليد كانالهاى پتاسيم، كه سرعت شليك سلولهاى عصبى را تعيين میكنند، شليك سلولهاى عصبى اضافى و در نتيجه افزايش ترشح BDNFرا «ترمز» كردند.
كريشنان گفت اين يافته از اين رو اهميت زيادى دارد كه محققان در بافتهاى گرفته شده از همان بخش مغز در انسانهاى دچار افسردگی، كانونهاى فشردهاى از BDNFپيدا كردند.
به گفته كريشنان، ظاهرا تجمع اين ماده، علامت آسيبپذيرى و يا مستعد بودن براى افسردگى است.
اين پژوهشگران معتقدند كه اين يافته میتواند به يافتن درمانهاى جديدى كمك كند كه قدرت مقاومت انسانها را در مقابل استرس افزايش دهند.