اختلال ريتمهاى بدن، به وجود نور مستقيم خورشيد، زاويه تابش آن و ترشح مادهاى به نام ملاتونين در مغز بستگى دارد. چون در نيمه دوم سال، نور مستقيم خورشيد كم میشود، زاويه تابش آن تغيير میكند، روزها كوتاه میشود و در نتيجه برخى از افراد مستعد در معرض افسردگى فصلى قرار میگيرند.
دكتر مجيد صادقى، روانپزشك و عضو هيأت علمى دانشگاه علوم پزشكى تهران، اين مطلب را به ايسنا گفته است.
يوسف سلطانى، مشاور و كارشناس علوم رفتارى، دليلهاى به وجود آمدن افسردگى را به دو دسته تقسيم میكند و میگويد: «اول دليلهاى فيزيولوژيك هستند كه يكى از آنها اختلال هورمونهاست. بعضى هورمونها شادى را تشديد میكنند و بعضى غم را، به همين دليل براى درمان افسردگى هم ابتدا تست هورمونى میدهند، در نوجوانان هم كه دوره بلوغ را میگذرانند، هورمونهاى رشد وارد خون و خود به خود باعث به وجود آمدن نشانههايى از افسردگى میشوند.
دليل دوم رشد نامتناسب بعضى اندامهاست كه باعث احساس دلواپسى میشود و اين دلواپسى و اضطراب به سيستم عصبى فشار وارد میكند، مثل جسم زبرى كه بر صفحه اعصاب كشيده میشود و سيستم عصبى را خدشهدار میكند.
البته عامل ژنتيكى هم مؤثر است. بعضى از آدمها به صورت ارثى دچار استرس و حساسيت هستند كه اگر اين حالتها تكرار شود، به افسردگى نزديك میشوند. بسيارى از افسردگیهاى جسمى از طريق داروها درمان میشود و اگر نارسايى جسمى وجود داشته باشد، كنترل میشود.»
چرا درست لباس نپوشيدی؟ چرا موهايت اين شكلى است؟ درست بلد نيستى جواب بدهى. چرا صندلى را از زير ميز برداشتى، اينجا رستوران است نه خونه خاله؟ حالا چرا پشت به ما نشستهاى پسرجان!
آه، پس من چه كار بايد بكنم...
مسائل روانى گاه به الگوهاى تربيتى نوجوانان مربوط است. مثلاً نوجوان به چهره مشهورى علاقهمند است كه خود آن فرد (بازيگر و يا...) افسرده است. بيمارى روانى گاهى مثل ويروس قابل انتقال است. الگوهايى كه پر از اضطراب هستند، ناخواسته باعث سرايت اين استرس به نوجوانان میشوند و روان آنها را آسيبپذير میكنند.
دومين فشار روانى، رفتارهاى پرخطر است. تربيت نوجوانان همهاش به عهده جامعه نيست، خودشان بايد براى رشد روح و شخصيتشان تلاش كنند. نوجوان بايد رفتارهاى سالم و بهنجار را شناسايى كرده و از رفتارهاى نابهنجارها دورى كند.
عنصر روانى ديگر، محيط پيرامون است كه به هر حال در زندگى وجود دارد. اختلافهاى خانوادگى، فقدان و يا از دست دادن افراد خانواده و مسائل ديگرى كه در زندگى روزمره اتفاق میافتند، خطر افسردگى را زياد میكنند.
از آنجايى كه اين مسائل در زندگى هر فرد وجود دارند، نوجوان هم از اين امرجدا نيست و او نمیتواند صورت مسئله را پاك كند، پس بايد ياد بگيرد، چهطور با چيزهايى كه براى تغيير دادنش اختيار و تسلط ندارد، كنار بيايد. بسيارى از مسائل ژنتيكى و جسمى و برخى از مسائل خانوادگى قابل تغيير نيستند.
اينها را يوسف سلطانى میگويد.
اين را هم بخوانيد: «روح انسان مثل ظرف است، پديدههاى بيرونى كه به اين ظرف يا همان روح سرازير میشوند، اگر اندازه گنجايش روح باشند، قابل تحملاند، اما اگر از روح بزرگتر باشند، باعث بيماریهاى روحى میشوند.
حالا ما دو راه داريم، يا روح را بزرگ كنيم و يا مسائل بيرونى را كم كنيم، اما بهترين روش اين است كه روح را بزرگ كنيم و گنجايش روانى را بالا ببريم كه اين كار همان مسائل تربيتى خانوادگى است، مثلاً نوجوانها حق انتخاب داشته باشند و حتى شكست را با نظارت بزرگترها تجربه كنند، اعتماد به نفس و خوشبينى داشته باشند. اميد، خلاقيت و رشد مهارتهاى فردى و اجتماعى هم به بزرگ شدن روح كمك میكند.»
خبرهاى خوبى در راه نيستند.
پايگاههاى خبرى با آغاز فصل زمستان خبر از افزايش افسردگى دادند، به ويژه سن افسردگى كه تا مرحله نوجوانى كاهش پيدا كرده است. اين را به عنوان يك تجربه میگويم و نه يك نصيحت، نوجوانهاى عزيز، براى افسردگى عجله نكنيد. به هرحال اين سن شور و نشاط و شادى كه آيندهساز خواهد بود، میگذرد و ديگر باز نمیگردد، از ما گفتن...»
بهترين كار، پيشگيرى از افسردگى است.
«پشت خانه شما يك تانكر سمى است. سم تانكر از طريق حفرهاى به خانه شما نفوذ كرده است. شما كمكم احساس خفگى میكنيد ابتدا پنجره را باز میكنيد، سردتان میشود، پنجره را میبنديد و باز احساس خفگى میكنيد. كار اساسى شما اين نيست كه پنجره را باز كنيد، بايد منشأ نفوذ سم را پيدا كرده و تانكر را كور كنيد.»
سلطانى در ادامه میگويد: «اين روش كاهش استرس است. محيط اطرافتان را از عوامل استرسزا خالى كنيد. روحتان را بزرگ كنيد، مقاوم شويد. به كمك پدر و مادر بياييد، ايده بدهيد، خانه و محل زندگیتان را مرتب و زيبا كنيد.
تكيهگاه معنویتان را فراموش نكنيد، ارتباط با خداوند و نيايش قلبتان را آرام میكند.
مراقب سلامتى خودتان باشيد. بعضى وقتها، يك ناراحتى جسمانى، باعث ايجاد دغدغه ذهنى میشود. بسيارى از بيماریها از تن به روان و بالعكس از روان به تن، منتقل میشوند. براى درمان بيماریهايتان به پزشك مراجعه كنيد.
انجام دادن به موقع تكليفها، باعث كم شدن دلشوره میشود. يادمان باشد كه دلشوره مستمر در نهايت به افسردگى منجر میشود، يكى از منابع بزرگ افسردگى انجام ندادن به موقع وظيفههايى است كه به ما محول شده است.
ورزش و مسافرت هم خوب است. فعاليت فكرى و بدنیتان را زياد كنيد».
گفتهاند دخترها بيشتر از پسرها دچار افسردگى میشوند. گفتهاند افراد بدبين بيشتر به افسردگى مبتلا میشوند. گفتهاند كم تحركى، انجام ندادن تكليفهاى درسى، بیعلاقگى نسبت به ارتباط با خانواده و جمعهاى دوستانه و... نشانههاى افسردگى است.
دنبال اين نشانهها در خودتان نگرديد!
مهناز تسليمى، معاون سلامت دفتر سلامت وزارت آموزش و پرورش پيشنهاد میكند: «دانشآموزان میتوانند با شروع بلوغ، در جلسههاى آموزشى شركت كنند و اطلاعات لازم را از مربيان بهداشت بگيرند. براى مشاوره، از مربيان، معلمان و مشاوران استفاده كنند. افرادى كه مثل خودشان هستند و تجربه لازم را ندارند، نمیتوانند طرف مشاوره مطمئن و درستى باشند. دانش آموزان به قابليتها و توانايیهاى خودشان اهميت بدهند. براى رشد و تكامل بهتر و داشتن شخصيت مثبت و جسم سالمتر، سحرخيزى، ورزش صبحگاهى و عبادت را سر لوحه كار خودشان قرار بدهند و از سرگرمیها و فعاليتهاى سالم بهره ببرند. از گفتوگو و همنشينى با افراد ناشناس و غيرمطمئن خوددارى كرده و كتابهاى مناسب با اين سن را مطالعه كنند كه به يادگيرى و ذهنيت سالم آنها كمك میكند.
همچنين رعايت بهداشت فردى و مشاوره با يك پزشك، براى بررسى سلامت جسمى بلوغ و روند طبيعى بلوغ پيشنهاد میشود.
بهويژه دختران، به دليل حساسيتهاى خاص و مقايسههايى كه با همكلاسها ايجاد میشود، با كوچكترين مشكل احساس سرخوردگى پيدا میكنند. نوجوانها به اين مسئله توجه كنند كه هر چه ديرتر به اين مشكلات و احساس هاى خودشان رسيدگى كنند، مسائل پيچيدهتر و درمان يا رفع آن مشكلتر میشود.»
ژاپنیها براى درمان افسردگى، اتاقهاى ويژهاى را طراحى كردهاند كه افراد با ورود به آن میتوانند هر چهقدر دلشان میخواهد فنجان، ليوان و ظرفهاى چينى را با كوبيدن به ديوار بشكنند و هزينه اين درمان معادل ارزش اشياى شكسته شده است.
میتوانيد حرفهايتان را بنويسيد و بعد پاره كنيد. میتوانيد براى خودتان پيامك بدهيد و آن را نگهداريد تا بعدها بخوانيد و بدانيد كه مشكل شما آن قدرها هم بزرگ نبوده است.