چکيده
نقص خوانايي (Dyslexia) وضعيتي است که در آن، عملکرد نامناسب مغز باعث ميشود که فرد در تشخيص و پردازش کلمات نوشته شده يا گفته شده با مشکل مواجه گردد. افرادي که داراي نقص خوانايي هستند نوعاً با خواندن و نوشتن مشکل دارند. در بعضي موارد، ممکن است در گفتار و نيز درک و به کارگيري زبان هم مشکل داشته باشند. راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني (DSM) اين بيماري را به عنوان يک «اختلال خوانايي» ردهبندي کرده است.
نقص خوانايي يکي از شايعترين اختلالات يادگيري است و غالباً تا زماني که کودک به مدرسه نرفته آشکار نميشود. نشانگان نقص خوانايي شامل مشکل در تشخيص حروف و کلمات چاپي و فهم مطلب خوانده شده است. افرادي که داراي اين اختلال هستند ممکن است به هنگام خواندن، کلمات يا حروف را وارونه کنند. مثلاً کلمه «dog» به صورت «god» به چشمشان بيايد.
تشخيص زود هنگام نقص خوانايي بسيار اهميت دارد. براساس آمار منتشر شده از سوي «انجمن بينالمللي نقص خوانايي»، در حدود 74 درصد کودکاني که تا پيش از سال سوم دبستان مورد درمان قرار نگيرند تا سال نهم تحصيل همچنان در خواندن مطالب ضعيف خواهند ماند. نقص خوانايي از طريق يک آزمايش واحد، قابل تشخيص نيست. پزشک معمولاً پيشنهاد ميکند که کودک تحت آزمايشهاي متعددي توسط متخصصان قرار گيرد تا طبيعت دقيق اختلال تعيين گردد.
نقص خوانايي قابل درمان نيست. البته روشهاي آموزشي خاص ميتواند به افراد کمک کند تا با استفاده از بينايي، شنوايي، لمس کردن، مهارتهاي خوانايي و پردازشي خود را بهبود بخشند. افرادي که داراي نقص خوانايي حاد باشند ممکن است هرگز خواننده خوبي نشوند امّا کساني که سطح خفيفتري از اين اختلال را داشته باشند ممکن است نهايتاً بتوانند مثل مردم عادي به خواندن مطالب بپردازند.
درباره نقص خوانايي
نقص خوانايي وضعيتي است که در آن، فرد قادر نيست کلمات نوشته شده را از چشمها به مغز به درستي پردازش کند. اين اختلال خوانايي مانع ميشود که فرد کلمات را به طور کامل و دقيق تشخيص دهد. کساني که دچار اين اختلال باشند در فهم مطالب خوانده شده و تلفظ صحيح مشکل دارند. راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني (DSM) اين بيماري را به عنوان يک «اختلال خوانايي» ردهبندي کرده است.
افرادي که به نقص خوانايي مبتلا هستند داراي مشکل هوشي يا اختلال بصري نيستند. بلکه يک اختلال عصب شناسي باعث ميشود که مغزشان اطلاعات را به گونه متفاوتي از اغلب افرادي که اين وضعيت را ندارند پردازش کند. اين مسأله باعث اختلال در توانايي خواندن و نوشتن و گاهي اوقات منجر به مشکلات کلامي و زباني ميشود. به دليل آن که افرادي که دچار نقص خوانايي هستند در خواندن و نوشتن مشکل دارند، به روشهاي آموزشي خاصي براي دانشاندوزي، تقويت واژگاني و بسط يادگيريشان نياز دارند. برخي افرادي که علاوه بر اين اختلال داراي اختلال نقصتوجه/ بيش فعالي (ADHD) نيز باشند با چالش بزرگتري براي غلبه بر نقص خوانايي روبرو خواهند بود.
نقص خوانايي يکي از شايعترين اختلالات يادگيري است. براساس آمار منتشر شده از سوي مرکز ملي ناتوانيهاي يادگيري، تخمين زده ميشود که بين 4 تا 15 درصد جمعيت تحت تأثير اين اختلال قرار داشته باشند. به علاوه، بر اساس گزارش انجمن بينالمللي نقص خوانايي، بين 70 تا 80 درصد کودکاني که خدمات آموزشي خاص دريافت ميکنند، داراي نوعي از اختلال خوانايي هستند. اين اختلال، زنان و مردان را به يک نسبت تحت تأثير قرار ميدهد و از لحاظ نژادي يا گروه اجتماعي- اقتصادي نيز تفاوتي نميکند.
افرادي که داراي نقص خوانايي حاد باشند ممکن است هرگز خواننده کاملي نشوند امّا کساني که سطح خفيفتري از اين اختلال را داشته باشند ممکن است نهايتاً بتوانند در سطح نرمال و عادي سنشان به خواندن مطالب بپردازند.
نقص خوانايي يک مشکل عصب شناختي است که از عملکرد نامناسب مغز در رابطه با زبان نتيجه ميشود. خواندن مستلزم اين است که چشمها و مغز به شيوه پيچيدهاي با همديگر کار کنند. چشمها بايد بر روي کلمات نوشته شده تمرکز کنند و در همان حال مغز بايد حرکت چشمها در طول صفحه را کنترل کند. به علاوه، مغز بايد درک کند که چگونه کلمات کنار هم قرار گرفتهاند و چگونه حروف تلفظ ميشوند. مغز به هنگام پردازش کلمات، تصاوير و ايدهها را ميسازد، ايدههاي جديد را با آنچه تا کنون ميداند مقايسه ميکند و اين ايدهها را در حافظه ذخيره ميسازد.
سوء عمل در هر يک از بخشهاي مراکز بينايي، زبان يا حافظه در مغز- يا در سلولهاي عصبي ارتباط دهنده اين مراکز- ميتواند به نقص خوانايي بينجامد. افرادي که داراي نقص خوانايي هستند مغزشان به گونه متفاوتي از ديگران سيمپيچي شده است. آزمونهاي تصويري نشان ميدهد که هنگامي که افرادي که دچار نقص خوانايي هستند مطلبي را ميخوانند، بخشهاي متفاوتي از مغزشان، درمقايسه با افراد عادي، فعّال ميشود.
افرادي که داراي نقص خوانايي هستند، واحدهاي پايه کلام، معروف به «واجها» را به سختي تشخيص ميدهند. آنها همچنين در تشخيص طبيعت صداها (آواشناسي) و روشي که صوت در درون يک زبان خاص عمل ميکند (واجشناسي) مشکل دارند. اين مسأله، ارتباط دادن يک صدا با نماد حرفي آن صدا را براي آنان مشکل ميسازد. اين اختلالات نشان ميدهد که چرا نقص خوانايي ممکن است به مشکلات کلامي و زباني نيز بينجامد. نقص خوانايي ارثي است و ممکن است از والدين به فرزندان منتقل گردد.
علائم و نشانههاي نقص خوانايي
نقص خوانايي ممکن است تا زماني که کودک به مدرسه نرفته آشکار نگردد زيرا اين زماني است که اغلب کودکان شروع به يادگيري خواندن ميکنند (در حدود 6 سالگي.) البته والدين ميتوانند با توجه به علائم هشدار دهندهاي که ممکن است نشانه نقص خوانايي باشد، زودتر به اين اختلال پي ببرند. کودکي که ديرتر از حدّ معمول زبان باز ميکند، کلمات جديد را به سختي ياد ميگيرد و در قافيهسازي مشکل دارد ممکن است علائم نقص خوانايي را نشان ميدهد.
زماني که کودک مدرسه رفتن را آغاز ميکند معمولاً علائم نقص خوانايي بيشتر آشکار ميگردند. البته در بعضي موارد، کودک تا وقتي که سعي در يادگيري مهارتهاي پيچيدهتر زباني نکرده است، مشکلي درخواندن و نوشتن ندارد.
نشانههاي نقص خوانايي شامل مشکل در تشخيص حروف و کلمات چاپي و فهم مطالب خوانده شده است. افرادي که دچار نقص خوانايي هستند ممکن است به جاي چپ به راست از راست به چپ بخوانند و نير در دنبال کردن مطالبي که سريع گفته ميشود يا به يادآوردن مطالب به ترتيب دنبالهاي مشکل داشته باشند.
نقص خوانايي ممکن است باعث شود که افراد حروف يا کلمات را وارونه کنند امّا اين حالت در همه افراد وجود ندارد. کودک ممکن است حرف «b» را به صورت «d» و يا کلمه ton را به صورت not ببيند. معمولاً اين وارونهسازي بعد از سن 6 سالگي از بين ميرود امّا بعضي از کودکاني که داراي نقص خوانايي هستند، وارونهسازي حروف و کلمات را تا سنين بالاتر نيز ادامه ميدهند. افرادي که دچار نقص خوانايي باشند در مشاهده مشابهتها و اختلافها در حروف و کلمات مشکل دارند و ممکن است اداي کلمات جديد يا ناآشنا برايشان سخت باشد. نقص خوانايي همچنين ممکن است باعث شود که افراد فواصل را گم کنند و کلمات را به يکديگر در آميزند.
نقص خوانايي ميتواند برقراري ارتباط را مشکل سازد و کساني که دچار آن باشند ممکن است در سازماندهي افکار يا انتخاب واژگان مناسب براي بيان ايدههايشان با مشکل روبرو گردند. آنها همچنين ممکن است در درک حرفهاي ديگران مشکل داشته باشند. کساني که داراي نقص خوانايي هستند با دستورالعملهاي طولاني و ايدههاي پيچيده، مشکل جدّي دارند و يادگيري زبان خارجي و درک افکار انتزاعي، مثل جوکها يا ضربالمثلها، برايشان بسيار چالش برانگيز است.
از آنجا که خواندن، جزء مهمي از بسياري از اشکال يادگيري است، افرادي که نقص خوانايي داشته باشند غالباً در يادگيري موضوعات ظاهراً نامربوط مثل رياضيات يا علوم، ناتواني دارند. چنانچه نقص خوانايي مورد درمان قرار نگيرد ميتواند باعث کمبود اتکاء به نفس، افسردگي يا اضطراب در کودک گردد و به صورت مشکلات رفتاري و کنارهگيري از دوستان، والدين و ديگران نمود يابد.
روشهاي تشخيص نقص خوانايي
تشخيص زود هنگام نقص خوانايي در کساني که به اختلال يادگيري دچار هستند اهميت بسيار دارد. تنها در اين صورت است که ميتوان سطح درک آنها از مطلب خوانده شده را به سطح عادي و قابل قبولي رساند. بر اساس آمار منتشر شده از سوي «انجمن بينالمللي نقص خوانايي» در حدود 74 درصد کودکاني که تا پيش از سال سوم دبستان مورد درمان قرار نگيرند تا سال نهم تحصيل همچنان در خواندن مطالب ضعيف خواهند ماند. مشکلات زباني يا گفتاري يا مشکلات خواندن ميتواند توسط اولياء يا معلمان تشخيص داده شود و بهتر است در اين حالت، کودک را هر چه زودتر نزد پزشک برد. پزشک پرونده کامل پزشکي براي کودک تشکيل خواهد داد و احتمالاً با انجام يک آزمايش کامل، به ارزيابي رشد عمومي کودک خواهد پرداخت.
نقص خوانايي از طريق يک آزمايش واحد قابل تشخيص نيست. پزشک معمولاً پيشنهاد ميکند که کودک تحت آزمايشهاي متعددي توسط متخصصان قرار گيرد تا ميزان اختلال به دقت تشخيص داده شود. بسياري از اين آزمايشها براي کنار گذاشتن شرايط ديگري که ميتوانند همين نشانهها را داشته باشند طراحي شدهاند. بينايي، شنوايي و عملکرد عصبشناختي مورد آزمايش قرار ميگيرد تا مشخص شود اختلال ديگري عامل مشکل در خواندن و نوشتن نباشد. آزمايشهاي خاص زباني، کلامي و خواندن توسط متخصص، ممکن است از طرف پزشک کودک توصيه شود. همچنين، ممکن است سلامت رواني کودک مورد ارزيابي قرار گيرد تا مشخص شود مشکلات اجتماعي، افسردگي يا اضطراب، عامل يا تشديدکننده وضعيت نبودهاند.
پزشک به منظور تشخيص نقص خوانايي معمولاً چند سوال ميپرسد تا ببيند نشانههاي نقص خوانايي وجود دارد يا نه. نشانههايي از قبيل:
• مشکل در قافيهپردازي
• مشکل در نام بردن حروف يا اعداد
• ضعف در خواندن
• مشکل در به يادآوردن نام صحيح اشياء
• مشکل در به خاطر سپردن شماره تلفنها و فهرست اسامي
• مشکل در تکميل کردن آزمايشها و تکاليف در يک دورة زماني مشخص
اگر به نقص خوانايي شک برده شود، آزمايشهاي آموزشي به منظور کمک به ارزيابي فرايندي که فرد براي خواندن به کار ميبرد و کيفيت آن مهارتها، انجام خواهد شد. در برخي موارد، نقص خوانايي تا دوران بلوغ يا بزرگسالي تشخيص داده نميشود. با وجودي که تشخيص ديرهنگام، احتمال بهبودي را کمتر ميکند امّا با وجود اين، کساني که دچار نقص خوانايي باشند در هر سني ميتوانند شيوههاي تازهاي را براي خواندن و نوشتن فرا بگيرند.
نقص خوانايي در صورت وجود شرايط زير تشخيص داده مي شود
• چنانچه سطح خواندن به نحو قابل ملاحظه اي پايين تر از سطح مورد نظر با توجه به سن, سطح هوش و سطح آموزش فرد باشد.
• چنانچه سطح خواندن به نحو قابل ملاحظهاي عملکرد تحصيلي و فعاليتهاي روزانه که مستلزم مهارتهاي خوانايي هستند را تحت تأثير قرار دهد.
• اگر بيمار داراي کمبود حسي، نظير درخودماندگي (اوتيسم)، است مشکل خوانايش افزونتر از کسان ديگري که دچار اين نقصيه هستند باشد.
گزينههاي درماني براي نقص خوانايي
نقص خوانايي قابل درمان نيست. مشکلي در مغز که باعث نقص خوانايي ميشود، تا پايان عمر همراه فرد خواهد بود. امّا روشهاي آموزشي خاص ميتواند به افراد کمک کند تا با استفاده از بينايي، شنوايي و لمس کردن، مهارتهاي خوانايي خود را بهبود بخشند. متخصص اختلالات يادگيري ميتواند به افرادي که داراي نقص خوانايي هستند روشها و راهبردهاي جايگزين براي يادگيري خواندن را بياموزد.
درمان زود هنگام به افراد مبتلا کمک ميکند تا به مهارتهاي رشدي و آموزشي دست يابند. اگر چه، براي کساني که داراي نقص خوانايي هستند هيچگاه يادگيري چگونه خواندن و پردازش اطلاعات دير نيست- حتي اگر در کودکي دستورالعملهاي خصي در اين زمينه دريافت نکرده باشند.
دستورالعملهاي آوايي که بر پايه ارتباط دادن اصوات خاص به حروف (يا واجهاي) خاص هستند، ميتواند به کودکان درباره واحدهاي پايه کلمات و چگونگي ترکيب آن واحدها به منظور ايجاد معني، کمک کند. به علاوه، ممکن است به بيمار درسهاي خاصي به صورت کلامي آموخته شود و از اوخواسته شود که کلمات را با سرانگشت دنبال کند. بيمار ميتواند از برنامههاي رايانهاي و ساير روشها براي تقويت اطلاعات آموخته استفاده کند. استفاده از تمامي حواس (مثل بينايي، لامسه و شنوايي) به کودک در دريافت هر چه بيشتر اطلاعات کمک ميکند.
اوليايي که همراه با فرزندانشان ميخوانند ميتوانند در تلفظ حروف و هجيکردن کلمات به او کمک کنند. اولياء همچنين ميتوانند با بيان اين که نقص خوانايي يک وضعيت خاص پزشکي است و ارتباطي به کمهوشي يا کمکوشي فرزند ندارد، او را توجيه کنند. معمولاً اولياء و پرستاران توصيههاي مخصوص از متخصصان اختلالات يادگيري براي کمک به کودک دريافت ميکنند. به علاوه، جوامع و گروههاي پشتيبان متعددي براي کساني که دچار نقص خوانايي هستند و خانواده آنها وجود دارد.
دانشآموزاني که داراي نقص خوانايي باشند به کمکهاي ويژه در کلاس درس نيازمندند. در بسياري از کشورها اينگونه کودکان در مدارس عمومي کمکهاي لازم به منظور غلبه بر ناتوانيشان را دريافت ميکنند. اولياء بايد رابطه نزديکي با تمامي معلمان فرزندشان داشته باشند تا مطمئن شوند که آنها از اختلال يادگيري فرزندشان آگاهي دارند. توصيههاي خاصي وجود دارد که به کودک در دستيابي به موفقيت در کلاس درس کمک ميکند.
سوالاتي براي پرسيدن از پزشک درباره نقص خوانايي
آماده کردن پرسشهايي از قبل، به بيماران کمک ميکند تا گفتگوي معنيدارتر و هدفمندتري با پزشک خود درباره وضعيتشان داشته باشند. بيماران ميتوانند پرسشهاي زير را در ارتباط با نقص خوانايي از پزشکشان بپرسند:
براي اولياء کودک:
1- نشانهها و علائم نشان دهنده نقص خوانايي در فرزندم چيست؟
2- چه آزمايشهايي بايد فرزندم انجام دهد تا مشخص شود نقص خوانايي دارد يا نه؟
3- چه کسي اين آزمايشها را انجام ميدهد؟
4- نقص خوانايي فرزندم چقدر حاد است؟
5- چه نوع درماني ميتواند به فرزندم کمک کند؟
6- چه نوع متخصصاني اين آموزشها را ميدهند؟ آيا شما متخصص خاصي را توصيه ميکنيد؟
7- نقص خوانايي چگونه رشد زباني و کلامي فرزندم را تحت تأثير قرار ميدهد؟
8- آيا با افزايش سن، نقص خوانايي فرزندم کاهش خواهد يافت؟
9- چگونه بايد با مدرسه فرزندم هماهنگ کنم تا مطمئن شوم که او از بهترين شرايط يادگيري بهرهمند ميشود؟
10- من بايد چه انتظاري از مهارتهاي خواندن و نوشتن فرزندم داشته باشم؟
11- چقدر احتمال دارد که فرزندان ديگرم نيز نقص خوانايي داشته باشند؟
12- آيا گروه پشتيباني را به ما توصيه ميکنيد؟
براي بزرگسالاني که داراي نقص خوانايي هستند:
1- من هيچگاه به خوبي نميتوانستم بخوانم. آيا ممکن است نقص خوانايي داشته باشم؟
2- آيا روشهاي تشخيص نقص خوانايي براي من دقت لازم را دارند؟
آيا آزمايشهاي ديگري هم هست که بايد انجام دهم؟
3- آيا براي من دير شده است که تکنيکهايي را براي تقويت خواندن و نوشتن ياد بگيرم؟
4- آيا برنامه يا متخصصي را که براي کمک به بالغان داراي نقص خوانايي آموزش ديده باشد، توصيه ميکنيد؟
5- چکار ميتوانم بکنم که بهتر با نقص خوانايي کنار آيم؟
6- چقدر احتمال دارد که فرزندانم هم دچار نقص خوانايي شوند؟
ترجمه: کلینیک
الکترونیکی روانیار
منبع
*
"Dyslexia", Reviewed by: Tahir
tellioglu, M.D., APA, AAAP, Steven A.
Kimg, M.D.,
http://motional.health.ivillage.com