1- خلاصه
غم غربت، نوعی حس طبیعی تنهایی یا سردرگمی است که هنگامی که فردی از خانواده، امور روزمره و محیط جدا میشود بروز میکند. غم غربت در هر سنی ممکن است پیش آید، امّا به ویژه در کودکانی که از پدر و مادر یا پرستاران اولیهشان جدا میشوند شایع است. نوجوانان و جوانان نیز ممکن است به هنگام شروع مدرسه یا دانشگاه خود در یک شهر یا کشور دیگر، دچار غم غربت شوند. هم کودکان و هم بالغین، هنگامی که به یک محیط ناآشنا انتقال مییابند، احتمالاً چنین حسی را تجربه خواهند کرد.
کسانی که دچار غم غربت هستند معمولاً غمگین و یا حتی افسرده میباشند. غم غربت در هنگامی که فرد وقت آزاد دارد، مثلاً صبح زود، قبل از رفتن به رختخواب در شب، یا در اوقات استراحت، شدیدتر میشود. افرادی که دچار آسیبهای دیگری مانند طلاق یا از دست دادن فرد مورد علاقه خود شده باشند، بیشتر در مقابل غم غربت آسیبپذیرند.
کودکان بیشتر از بقیه نشانههای مرتبط با غم غربت را از خود بروز میدهند. این نشانهها شامل دوری گزینی از دیگران، خودداری از مشارکت در فعالیتها یا انجام رفتارهایی به منظور جلب توجه است.
کسانی که دچار غم غربت شده باشند به ندرت نیاز به مراجعه به پزشک یا درمانهای پزشکی دارند. معمولاً غم غربت باگذشت زمان، و با آشنا شدن تدریجی فرد با محیط جدید از میان میرود. امّا گاهی اوقات، غم غربت ممکن است آنقدر شدید و جدّی باشد که فرد به کمک متخصص برای کنار آمدن با هیجانات وابسته به آن نیازمند گردد.
غم غربت، همیشه قابل پیشگیری نیست. با این وجود، افراد میتوانند گامهایی به منظور آمادهسازی بردارند تا به آنها در این دوران گذار کمک کند. به ویژه، پدر و مادرها میتوانند اقداماتی انجام دهند که یاریرسان کودکانشان در مقابله با غم غربت باشد.
2- درباره غم غربت
غم غربت، نوعی حس طبیعی غمگینی یا افسردگی است که به هنگام جدا شدن فرد از افراد، مکانها و روالهای روزمره که به او حس تعلّق و امنیت میدادند به وجود میآید.
غم غربت در کودکانی که از پدر و مادر یا پرستاران اولیهشان جدا میشوند شایعتر است. غم غربت در نوجوانان و جوانانی که برای ادامه تحصیل در یک شهر یا کشور دیگر، خانه را ترک میکنند نیز بسیار رایج است. بالغین نیز، به ویژه پس از جابجایی، ممکن است تحت تأثیر غم غربت قرار گیرند. گرچه این هیجانات معمولاً با افزایش سن افراد و به دست آوردن درک بهتری نسبت به احساساتشان و طبیعت موقتی غم غربت، از شدّت کمتری برخوردار میشوند. اغلب افرادی که دچار غم غربت میشوند، پس از یک دوره انطباق، به تدریج احساس راحتی بیشتری با محیط جدید پیدا میکنند. هر چند غم غربت ممکن است باعث نشانههای درماندگی و سردرگمی در فرد شود امّا به خاطر سپردن این نکته اهمیت دارد که این شرایط، موقتی و زودگذر است. بسیاری از مردم به تدریج با محیط جدید خو میگیرند و حتی ممکن است اصلاً متوجه نشوند که مشکل از بین رفته است.
3- علل بالقوّه غم غربت
غم غربت، همان گونه که گفته شد، هنگامی که فرد از محیط آشنایش جدا میشود بروز میکند. امّا در بعضی موارد، عوامل درونی دیگری نیز ممکن است دخیل باشند. برای مثال، کودکی که خانه را برای نخستین بار ترک میکند تا به یک اردوی شبانه روزی برود، ممکن است نوعی حس طرد شدن پیدا کند، به ویژه اگر خودش در این تصمیم دخالت نداشته باشد. این احساس هنگامی که خانوادهاش به شهر دیگری منتقل میشوند و او دوستانش را ترک میکند نیز ممکن است به وجود آید.
افرادی که دچار آسیبهای دیگری نظیر طلاق و یا از دست دادن فرد مورد علاقه خود شده باشند در مقابل غم غربت آسیبپذیرترند. افراد، مکانها و روالهای آشنا، در دورههای سخت و بحرانی زندگی، منبع آرامشبخشی به حساب میآیند.
برخی از مردم بیشتر در معرض دچار شدن به غم غربت هستند. این افراد عبارتند از:
- کودکان در اردوهای شبانهروزی یا آنهایی که برای دورهای طولانی از خانه دور میمانند.
- نوجوانانی که به کار تابستانی،در مکانی دور از خانه، میپردازند.
- جوانانی که برای ادامه تحصیل به شهر یا کشور دیگری میروند.
- کودکان و بالغینی که به شهر یا کشور دیگری نقل مکان می کنند.
- مهاجرانی که در کشور جدیدی سکنی میگزینند.
4- نشانهها و علائم غم غربت
افرادی که غم غربت دارند معمولاً غمگین و افسرده هستند. بروز این نشانهها در کودکان معمولاً بیشتر است. این نشانهها شامل دوریگزینی از دیگران، خودداری از مشارکت در فعالیتها یا انجام رفتارهایی به منظور جلب توجه است. از دیگر نشانهها می توان به گریهکردن، بیخوابی و ناراحتیهای جسمی مانند معده درد، گلو درد، سردرد، تهوع و علائم سرماخوردگی اشاره کرد. آنها ممکن است حتی برای آن که به یک مدرسه جدید نروند، تمارض کنند و خود را به بیماری بزنند.
غم غربت در وقت آزاد افراد، مثل صبح زود، شبها قبل از به رختخواب رفتن یا در اوقات استراحت شدیدتر میشود.
5- تشخیص و درمان غم غربت
افرادی که دچار غم غربت میشوند به ندرت نیاز به مراجعه به پزشک دارند. احساس منفی مربوط به غم غربت، معمولاً به مرور زمان از بین میرود و فرد به تدریج با محیط جدید خو میگیرد و در آن احساس راحتی میکند. برای مثال، کودکانی که در اردوی شبانهروزی گرفتار غم غربت میشوند و یا نوجوانانی که پس از شروع دوره تحصیلی در یک شهر دیگر به غم غربت دچار میگردند، به احتمال زیاد پس ازآشنایی با دوستان جدید، اصلاً متوجه از بین رفتن حالتهای خود نمیشوند.
امّا اگر غم غربت منشاء اختلالات روانی دیگری در فرد شده باشد بهتر است از روانشناس و یا روانپزشک کمک گرفته شود. روان درمانی به بیمار کمک میکند که علت اصلی احساساتش را تشخیص دهد و راههای جدیدی را برای بهتر کنار آمدن با غم غربت فرا گیرد. در این مورد، دانشجویان میتوانند به مراکز مشاوره دانشگاه خود مراجعه کنند.
غم غربت یک هیجان طبیعی است و همیشه قابل پیشگیری نیست. کسانی که دچار غم غربت میشوند میتوانند با مشغول نگاه داشتن خود و صحبت با دیگران در مورد احساساتشان، ناراحتی خود را کاهش دهند. ملاقات با افراد جدید و دوست پیدا کردن، یکی از بهترین راههای پیشگیری از غم غربت است. برای مثال، مهاجران در یک کشور تازه میتوانند در جوامع محلی که افرادی با آداب فرهنگی خودشان حضور دارند، احساس آرامش و راحتی بیابند.
با وجودی که افرادی در هر سن و سال ممکن است به غم غربت دچار گردند، امّا بیشترین موارد در بین کودکان دیده شده است. پدر و مادرها میتوانند برای کاهش سطح غم غربتی که فرزندانشان به هنگام جدا شدن از محیط خانه حس خواهند کرد، گامهایی بردارند.
کارهایی که میتواند به فروکش کردن غم غربت در کودکان بیانجامد عبارتند از:
- درگیر کردن کودک در فرایند تصمیمگیری. اجازه دهید کودک خودش در تصمیمگیری مربوط به این که کدام اردو برود،چه نوع اردویی برود و برای چه مدّت برود مشارکت کند. اگر میخواهید به خانه جدیدی نقل مکان کنید، کودک را نیز در فرایند انتخاب خانه جدید و دنبال خانه گشتن مشارکت دهید. به آنها اطلاعات کافی در مورد این که کجا قرار است بروند و چکار قرار است بکنند بدهید.
- با کودکانتان در مورد آنچه در خلال جابجایی یا جدا شدن از محیط انتظارش میرود صحبت کنید. به اولیاء توصیه میشود که به کودکانشان توضیح دهند چرا این تغییر لازم یا مطلوب است و از کودکانشان در مورد هرگونه ترس یا ملاحظهای که دارند سوال کنند. تمرکز بر نکات مثبت در این گونه مباحثات و اطمینان بخشی به کودک، میتواند بسیار راهگشا باشد.
- برنامهریزی برای تمرین جدا ماندن. کودکتان را تشویق کنید که یک شب بیرون از خانه بماند (در منزل دوستان شناخته شده یا خویشاوندان) یا ابتدا او را به اردوهای روزانه بفرستید تا او برای یک جدایی بزرگتر از محیط خانه آمادگی کسب کند.
- برنامهریزی برای ارتباطات. اگر کودک به اردوی شبانهروزی میرود، اولیاء باید از قبل تحقیق کنند که در چه ساعاتی میتوانند تلفنی با کودکشان صحبت کنند. اگر کودک برای گذراندن یک دوره زمانی نزد منسوبین یا کس دیگری میرود، از قبل یک تقویم زمانی برای ساعتهای تلفن کردن و صحبت کردن با او تنظیم کنید. اگر خانه خود را عوض میکنید، تدبیری بیاندیشید که کودک بتواند با دوستان سابقش ملاقات کند یا ارتباط داشته باشد.
- مکان اقامت کودک را به او نشان دهید. ترس کودک با دیدن مکانی که قرار است در آنجا اقامت کند، به ویژه با مشاهده مکانهایی چون تختخواب، دستشوئی و حمام از بین میرود.
- هشدار دادن در صورت احتمال غم غربت. به اولیاء توصیه میشود که احتمال بروز غم غربت را با مشاور اردو یا معلمان مدرسه جدید در میان بگذارند. این امر به آنها کمک میکند که برای چنین پدیدهای آماده باشند و در صورت بروز، بهتر با آن برخورد کنند.
- به کودکان اجازه دهید که اشیاء آشنا را با خود همراه ببرند. همراه داشتن اشیاء مورد علاقه، مثل بالش، عروسک، توپ یا سایر وسایل به کودکان کمک میکند که در یک محیط ناآشنا احساس راحتی بیشتری داشته باشند. بستهبندی دقیق و با ملاحظه وسایل کودکان نیز به آنها یادآوری میکند که پدر و مادر عزیزشان منتظر بازگشت آنها به خانه هستند.
به اولیاء توصیه میشود که نگرش مشتاقانه و خوشایندی داشته باشند. درک این نکته اهمیت دارد که نباید به کودکان وعدههای غیرواقعی برای مواقعی که کارها طبق برنامه پیش نمیرود داد. این کار به طور ضمنی این پیام را به کودک میدهد که او قادر به تحمل جدایی از خانواده نیست.
علیرغم آمادگی کافی، گاهی هنوز کودکان احساس فزایندهای از غم غربت پیدا میکنند. این امر بیشتر در نخستین روزهای جدایی اتفاق میافتد. این مهم است که اولیاء کودک را تشویق به ادامه راه نمایند. به اولیاء توصیه میشود که آرامش خود را حفظ کنند، به کودکانشان گوش فرا دهند و به آنها باز خورد مثبت و دلگرم کننده بدهند.
در بعضی موارد، ملاقات اولیاء با کودک باعث از بین رفتن ترس آنها میشود. اگر این کار مؤثر واقع نشد یا عملی نبود، چارهای نیست جز آن که کودک را برای مدتی به خانه آورد. کودکانی که به هنگام دوری از خانه رنج میبرند ممکن است به خودشان آسیب برسانند.
هنگامی که مجبورید کودک را به خانه بازگردانید، رعایت این نکته اهمیت دارد که کاری نکنید که او احساس شکست کند. در این موارد به اولیاء توصیه میشود که به کودک یادآوری کنند که هرگاه کودک آمادگی یافت، باز هم موقعیتهایی در آینده برای سعی دوباره وجود خواهد داشت.
6- سوالاتی برای پرسیدن از پزشک در مورد غم غربت
تهیه کردن سوالاتی از قبل، به مراجعهکنندگان کمک میکند که بحث معنیدارتری با پزشک در مورد مشکلشان داشته باشند. بیماران یا اولیاء آنها میتوانند این سوالات را از پزشک در مورد غم غربت بپرسند:
- چگونه میتوانم با غم غربت مبارزه کنم؟
- چگونه میتوانم دوران گذار از خانه به دانشگاه را برای فرزندم راحتتر کنم؟
- چگونه میتوانم کودکم را برای جدا شدن از محیط خانه آماده کنم؟
- چه کارهایی میتوانم بکنم که از دچار شدن فرزندم به غم غربت جلوگیری کنم؟
- نشانههای این که فرزندم دچار غم غربت شده چیست؟
- اگر فرزندم از غم غربت شکایت کرد، چگونه میتوانم به او اطمینان خاطر دهم؟
- اگر فرزندم خواست که به خانه باز گردد چکار باید بکنم؟
- از کجا بفهمم غم غربت فرزندم آنقدر جدّی است که به کمک نیاز دارد؟
- چه درمانی برای غم غربت حاد وجود دارد؟
ترجمه: کلینیک الکترونیکی روانیار
منبع
“Homesickness”,
http://emotional.health.ivillage.com