1- خلاصه
غم و اندوه، واکنشی طبیعی و سالم نسبت به از دست دادن یک چیز با ارزش در زندگی است و مشخصهاش غالباً اضطراب و تشویش شدید ذهنی است. با وجودی که غم و اندوه معمولاً به مرور زمان کاهش مییابد امّا ممکن است به تجربهای دردناک و طولانی تبدیل گردد و باعث درماندگی شدید هیجانی شود.
از دست دادن هر چیز مهمی در زندگی، به ویژه مرگ عزیزان، میتواند باعث غم و اندوه گردد. سقط جنین یا به دنیا آوردن فرزند مرده، هر چند معمولاً به عنوان از دست دادن یک چیز مهم تلقی نمیشوند، امّا میتوانند باعث غم و اندوه در والدین گردند. تغییرات عمده در سبک زندگی، مانند طلاق، از دست دادن خانه، از دست دادن کار، یا از دست دادن توانایی ادامه فعالیت حرفهای (مثلاً آسیبدیدگی جسمی که به خاتمه حرفه ورزشی بیانجامد) نیز میتواند باعث غم و اندوه گردد. از دیگر عوامل پدید آمدن غم و اندوه میتوان به یادآوریهای بعدی آن ضایعه، مثل سالگردها یا بعضی روزهای خاص در طول سال، اشاره کرد.
غم و اندوه، معمولاً به آسانی قابل تشخیص است و نشانههای آن هم جسمی و هم هیجانی است. افراد سوگوار ممکن است به خاطر چیزی که از دست دادهاند آه بکشند. حسرت بخورند، اشک بریزند و یا هقهق گریه کنند. شوک، ناباوری و انکار، به ویژه بلافاصله پس از خبردار شدن از ضایعه، بسیار شایع است. این گونه افراد ممکن است احساس خشم یا گناه کنند. ممکن است خیلی زود خسته شوند یا حس کنند که انگار همیشه خسته بودهاند. اختلال در اشتها و خواب نیز معمولاً پدید میآید.
اغلب افرادی که دچار غم و اندوه پس از ضایعه میشوند نیازی به کمک تخصصی و حرفهای ندارند. امّا اگر به چنین کمکی نیاز باشد، یک پزشک یا متخصص سلامت روان میتواند به ارزیابی سلامت ذهنی بپردازد. با وجودی که غم و اندوه ممکن است در بعضی موارد به افسردگی حاد بیانجامد امّا نباید با اختلال جدّی خلق و خو، اشتباه گرفته شود.
جلوگیری از غمخواری و یا انکار ضایعه برای مدتی طولانی، کار سالم و درستی نیست. جلوگیری از غمخواری میتواند به مشکلات جدّی جسمی یا هیجانی بعدی در زندگی بیانجامد.
مهمترین نکته برای افراد سوگوار، یادگیری کنار آمدن با ضایعه است. آنها به صحبتکردن با دیگران و بیان احساساتشان نیاز دارند. اغلب مشکلات جسمی ناشی از غم و اندوه را میتوان با تغذیه مناسب، ورزش و استراحت کافی از بین برد. در صورت نیاز به کمک تخصصی، درمان میان فردی (IPT) از جمله رایجترین شیوههای رواندرمانی برای کمک به افراد در کنار آمدن با غم و اندوهشان است. درمان گروهی نیز میتواند مفید باشد.
2- درباره غم و اندوه
غم و اندوه، واکنشی طبیعی و سالم نسبت به از دست دادن یک چیز مهم در زندگی، مثل مرگ یکی از عزیزان، است. مشخصه آن غالباً اضطراب و تشویش شدید ذهنی است. ضایعههای دیگر، نظیر طلاق، سقط جنین یا از دست دادن خانه یا کار نیز میتواند منشاء غم و اندوه باشد. غم و اندوه یک واکنش مهم و ضروری است که نهایتاً به بهبود و شفای هیجانی میانجامد. امّا میتواند به تجربهای دردناک و طولانی تبدیل میشود و باعث درماندگی شدید هیجانی گردد. فعالیت اجتماعی یا میزان کارایی در محیط کار یا مدرسه ممکن است بر اثر غم و اندوه ناشی از ضایعه مختل گردد امّا اغلب افراد در این شرایط به کار و فعالیتهای اجتماعی خود ادامه میدهند.
ماندگاری غم و اندوه در افراد مختلف متفاوت است. واکنش غم و اندوه ممکن است ماهها یا حتی سالها در یک فرد باقی بماند. نشانههای شدید درماندگی هیجانی معمولاً بین 6 تا 12 ماه دوام دارد و بعداً به شکل خفیفتر برای یک سال تا سه سال ادامه مییابد.
فرایند غم و اندوه ممکن است طی چند مرحله اتفاق افتد. مراحل اولیه ممکن است شامل بهتزدگی و انکار و در پی آن، خشم و عصبانیت باشد. بعضی از افراد ممکن است بعداً دچار گریههای شدید و احساس نومیدی گردند. مراحل نهایی شامل پذیرش ضایعه است.
مراحل غم و اندوه خطی نیستند. بعضی افراد مراحل را به سرعت میگذرانند و یا حتی بعضی از مراحل را به کلّی جا میاندازند. برخی دیگر ممکن است پس از یک دوره احساس بهتر شدن، دوباره به مرحله خاصی باز گردند. برای مثال، فردی که از همسرش جدا شده، ممکن است پس از مرگ همسرش دوباره دچار ناراحتی از دست دادن همسر گردد.
شیوه سوگواری مردم در سنین مختلف متفاوت است. کودکان ممکن است مفهوم مرگ را درک نکنند و در همان لحظه غمگین نشوند. کودکانی که در سنین قبل از دبستان قرار دارند معمولاً به مرگ به صورت پدیدهای موقت و زودگذر مینگرند و ممکن است نیاز داشته باشند که به طور مکرّر به آنها توضیح داده شود. کودکان بین 6 تا 9 سال عموماً شروع به درک بهتری از پدیده مرگ میکنند. آنها میفهمند که فرد فوت شده، دیگر باز نمیگردد و معمولاً به پرسش درباره مرگ و یا ابداع بازیهایی در این باره میپردازند. کسانی که در دوران بلوغ هستند، پدیده مرگ را مثل بزرگسالان درک میکنند امّا ممکن است شیوه سوگواری متفاوتی داشته باشند. آنها معمولاً به جستجوی کمک در بین همسالان خود برمیآیند و ممکن است دست به رفتارهای مخاطرهآمیز مانند مصرف دارو یا الکل بزنند.
غم و اندوه دارای انواع مختلفی است:
- غم و اندوه طبیعی. واکنش طبیعی و سالم به یک ضایعه
- غم و اندوه انتظاری. غم و اندوهی که (به دلیل پیشبینی) قبل از ضایعه شروع میشود مثل آغاز مراحل قانونی طلاق یا هنگامی که عزیزی به بیماری بیدرمانی مبتلا و در مراحل پایانی زندگی باشد.
- واکنشهای سالگردی. واکنشهای غم و اندوهی که بر اثر یادآوری بعدی مثل سالگرد ضایعه یا بعضی روزهای خاص در سال اتفاق میافتد.
- غم و اندوه پیچیده. گاهی به آن، غم و اندوه آسیبزا نیز گفته میشود. هنگامی پدید میآید که غم و اندوه، مزمن و شدیدتر شود. این حالت غالباً به صورت تبدیل غم و اندوه به افسردگی حاد، همراه با برخی خصوصیات اختلال استرس پسآسیبی (PTSD) مانند کابوسهای شبانه و به خاطر آوردن گذشته است. بر طبق آمارهای مرکز ملی سلامت روان (NIMH)، در حدود 10 تا 20 درصد کسانی که در غم از دست دادن عزیزی هستند، دچار غم و اندوه پیچیده میشوند.
3- دلایل احتمالی غم و اندوه
از دست دادن یک چیز مهم و با ارزش در زندگی باعث واکنش غم و اندوه میشود. چیزهایی از قبیل:
- مرگ یک عزیز. سوگواری به خاطر مرگ یک عزیز، واکنشی طبیعی است، حتی چنانچه این ضایعه قابل پیشبینی باشد (مانند مرگ پدربزرگ یا مادربزرگ). مرگ فرزند، به دلیل آن که کاملاً غیرمنتظره است، میتواند القاء کننده نوعی حس بیعدالتی باشد. مرگ همسر به دلیل ازدست دادن شریک زندگی میتواند بسیار آسیبزا باشد. این مسأله در کهنسالان میتواند وخیمتر هم باشد. هر چند برخی از کهنسالان نیز مرگ را به عنوان بخشی از زندگی میپذیرند و با یاد عزیز از دست دادهشان آرامش مییابند. مرگ از طریق خودکشی میتواند پیچیدگیهای خاصی را به همراه داشته باشد. احساس گناه، خشم و شرمندگی در بین بازماندگان میتواند به انزوا و فکر خودکشی در آنان بیانجامد. سایر مرگهای حادثهای مثل قتل یا بلایای طبیعی میتوانند غم و اندوه را شدیدتر سازند.
- سقط جنین، مردهزایی و نازایی. هر چند سقط جنین و مردهزایی معمولاً به عنوان ضایعه یا از دست دادن یک چیز مهم شناخته نمیشوند امّا میتوانند واکنش غم و اندوه کامل را نزد پدر و مادر به همراه داشته باشند. همچنین زوجهایی که برای رفع نازایی به درمان پرداخته باشند، در صورت ناکامی در تلاش برای حامله شدن زن، ممکن است دچار غم و اندوه گردند.
- از دست دادن حیوان خانگی. بسیاری از مردم نخستین تجربه غم و اندوهشان را پس از مرگ حیوان خانگی که دوستش داشتهاند کسب کردهاند.
- تغییرات عمده در سبک زندگی. تغییرات عمدهای مانند طلاق ، از دست دادن خانه یا دارائی، از دست دادن کار یا توانائی ادامه فعالیت حرفهای (مانند آسیب دیدگی جسمی که به خاتمه حرفه ورزشی بیانجامد) میتواند باعث غم و اندوه گردد.
- پیشبینی یک ضایعه، مانند تشخیص بیماری بیدرمان برای یک عزیز، نیز میتواند باعث غم و اندوه گردد.
4- علائم و نشانههای غم و اندوه
سوگواری یک فرایند شخصی است. افراد مختلف ممکن است به شیوههای متفاوتی سوگواری کنند و این در خانوادهها و فرهنگهای مختلف نیز میتواند متفاوت باشد. برخی افراد ممکن است غم و اندوهشان را به صورت گریه کردن در جلوی دیگران بروز دهند و برخی دیگر ممکن است عقیده داشته باشند که بعضی از جنبههای غمگساری باید شخصی و محرمانه بماند.
نشانههای هیجانی و روانی غم و اندوه شامل موارد زیر است:
- ناراحتی و کسلی. غصه، افسوس و حس ناراحتی ذهنی از موارد متداول در غم و اندوه هستند. افرادی که سوگوار هستند ممکن است به خاطر آنچه از دست دادهاند، آه بکشند، افسوس بخورند و یا گریه کنند. احساس این که چیزی در گلو گیر کرده است نیز ممکن است وجود داشته باشد.
- شوک، ناباوری و بهت. نخستین واکنش به از دست دادن یک چیز مهم و یک ضایعه بزرگ، غالباً انکار روی دادن آن است. فرد ممکن است قادر نباشد که واقعیت را بپذیرد یا از پذیرش آن سرباز زند. هنگامی که واقعیت برای فرد محرز گردد، ممکن است بهتزده شود و نتواند درک کند که چگونه یا چرا این اتفاق افتاده است.
- خشم و تحریکپذیری. پس از انکار، خشم جای خود را باز میکند. فرد ممکن است از دست خودش یا دیگران به خاطر آن که چرا از ضایعه جلوگیری نکردهاند، خشمگین شود. این خشم ممکن است نثار زمین و زمان نیز بگردد.
- گناه. احساس گناه عموماً پس از خشم بروز میکند. فرد ممکن است از بابت این که چرا در جلوگیری از بروزضایعه ناکام ماند، احساس گناه کند. احساس بیارزشی و پوچی کردن نیز ممکن است پیش آید امّا کاهش جدّی و شدید اعتماد به نفس میتواند علامت هشدار دهندهای برای به وجود آمدن افسردگی حاد باشد.
- فقدان احساس لذت. از دست دادن علاقه یا لذت بردن از فعالیتها. بسیاری از افراد به هنگام غم و اندوه، علاقه خود به فعالیتهای روزمره را از دست میدهند.
- آرزوی «پیوستن به عزیز از دست داده». این نباید با فکر خودکشی اشتباه گرفته شود. فکر واقعی خودکشی، نشانهای جدّی است از این که غم و اندوه در حال تبدیل شدن به افسردگی حاد است و نیازمند درمان فوری است.
- اضطراب
- وسواس فکری در مورد آن چه از دست رفته است.
غم و اندوه میتواند تاثیر منفی بر سلامت جسمانی نیز بگذارد. ممکن است شرایط جسمی فعلی را بدتر کند و یا شرایط جدیدی به وجود آورد. نشانههای جسمانی غم و اندوه به قرار زیرند:
- بیحسی. افرادی که سوگوار هستند ممکن است نوعی بیحسی هیجانی و جسمانی را تجربه کنند. احساس خالی بودن یا فرورفتگی در قفسه سینه و شکم نیز ممکن است وجود داشته باشد.
- خستگی. فرد به هنگام غم و اندوه ممکن است به سرعت خسته شود و یا احساس خستگی همیشگی نماید.
- اختلال در تغذیه و خواب. کسانی که در غم از دست دادن عزیزی هستند ممکن است خیلی غذا بخورند و یا برعکس اشتهایشان را از دست بدهند. ممکن است خیلی کم و یا برعکس خیلی زیاد بخوابند و همچنین ممکن است دچار کابوس گردند.
- سوء مصرف مواد. کسانی که سوگوار هستند ممکن است در تلاش برای کنار آمدن با وضعیت، به مصرف الکل یا مواد مخدر روی آورند.
- درد. سردرد یا معده درد در بین افرادی که سوگوار هستند بسیار شایع است.
- مشکل در تمرکز. غم و اندوه میتواند تمرکز فرد را مختل سازد.
کودکان و کسانی که در دوران بلوغ بسر میبرند ممکن است نشانههای متفاوتی را به هنگام غم و اندوه از خود بروز دهند. نشانههای غم و اندوه در کودکان شامل موارد زیر است:
- کنارهگیری از دوستان
- بازیهای خشن و پرخاشگرانه
- افت تحصیلی یا سرباز زدن از حضور در مدرسه
- سوال کردن درباره ضایعه یا ادای آن را در آوردن
- ابداع بازیهایی درباره مرگ
- بازگشت به رفتارهای پیشین (مانند شب ادراری، صحبتهای کودکانه، مکیدن شست)
کسانی که در دوران بلوغ بسر میبرند ممکن است به هنگام غم و اندوه، برای مدتی طولانیتر نشانههایی از شوک و خشم از خود بروزدهند. برخی نوجوانان ممکن است به غم و اندوه با پناه بردن به الکل، مواد مخدر یا فعالیتهای جنسی واکنش نشان دهند. گاهی اوقات فکر خودکشی نیز به هنگام غم و اندوه در نوجوانان پدید میآید. در این موارد، باید بلافاصله کمکهای تخصصی در اختیار فرد گذاشته شود.
5- چه موقع به کمکهای تخصصی نیاز است؟
غم و اندوه معمولاً پس از هر ضایعه مهمی پدید میآید و عموماً به آسانی قابل تشخیص است. اغلب افراد در این مواقع به کمکهای تخصصی نیاز ندارند و در طلب آن نیز بر نمیآیند. هنگامی که کمک تخصصی نیاز باشد، یک پزشک یا متخصص سلامت روان میتواند به ارزیابی سلامت ذهنی بپردازد.
بنابر تخمین انجمن روانپزشکی آمریکا بین 25 تا 35 درصد افراد پس از یک ضایعه مهم گرفتار افسردگی حاد میشوند. هر چند غم و اندوه میتواند به افسردگی حاد بیانجامد امّا نباید با این اختلال جدّی خلق و خو اشتباه گرفته شود. غم و اندوه، یک فرایند سالم و تعدیل کننده است در حالی که افسردگی حاد یک وضعیت آسیبشناختی است که باید مورد درمان قرار گیرد. فرد افسرده، در خود فرو میرود و به نقش خود در ضایعهای که پیش آمده فکر میکند. در حالی که فردی که دچار غم و اندوه است بیشتر بر آنچه از دست داده تمرکز میکند.
برخی از نشانههای افسردگی وجود دارند که معمولاً به هنگام غم و اندوه عادی بروز نمیکنند. اگر این نشانهها در فردی که دچار ضایعه شده مشاهده گردید، ارزیابی روانپزشکی توصیه میشود:
- فکر خودکشی. افرادی که سوگوار میشوند ممکن است آرزوی «پیوستن» به عزیز از دست داده را بکنند امّا این با فکر خودکشی و رفتارهای مرتبط با آن تفاوت دارد.
- روانپریشی. افرادی که دچار غم و اندوه هستند ممکن است نشانههایی را در بسیاری از مکانها ببینند که آنها را به یاد چیزی که از دست دادهاند بیاندازد امّا معمولاً دچار توهمزدگی یا هذیان در مورد آن نمیشوند.
- از دست دادن اعتماد به نفس یا قدرت عمل. غم و اندوه غالباً با درجهای از اختلال در عملکرد یا احساس بیارزش بودن همراه است امّا اینها معمولاً جدّی و شدید نیستند.
- کندی روانی- حرکتی. در غم و اندوه عادی، کاهش عمده در فرایندهای فکری یا فعالیتهای جسمانی بروز نمیکند.
6- کنار آمدن با غم و اندوه
غم و اندوه یک فرایند سالم و ضروری است. جلوگیری از آن و یا انکار ضایعه برای مدتی طولانی کار درست و سالمی نیست. جلوگیری از غم و اندوه میتواند به مشکلات جدّی هیجانی یا جسمانی بعدی در زندگی بیانجامد.
اغلب افرادی که سوگوار میشوند به درمان روانشناسی یا روانپزشکی نیاز ندارند. معمولاً دارو درمانی مثلاً استفاده از داروهای ضدافسردگی، تنها موقعی لازم میشود که غم و اندوه به افسردگی حاد تبدیل شده باشد. هنگامی که کمک تخصصی برای رفع غم و اندوه نیاز باشد، درمان میان فردی از جمله رایجترین شیوههای مورد استفاده در روان درمانی است. این روش درمانی بر روی غم و اندوه، ارزیابی رابطه فرد با آنچه یا آن که از دست رفته است، شناسایی و بازبینی نشانهها و تشویق روابط و فعالیتهای ارضاءکننده، تمرکز میکند. درمان گروهی نیز در این مورد میتواند مفید باشد. در این روش، افراد مختلفی که دچار غم و اندوه شدهاند همدیگر را ملاقات و احساساتشان را بیان میکنند. گروههای پشتیبانی، هم به صورت حضوری و هم از طریق اینترنت، نیز میتوانند به افرادی که سوگوار هستند، به ویژه کسانی که مایل به دریافت پشتیبانیهای تخصصیتری هستند، مانند پدر و مادری که فرزندشان را از دست داده باشند، کمک کنند.
مهمترین نکته برای کسانی که سوگوار شدهاند، یادگیری نحوه کنار آمدن با آنچه از دست دادهاند است. این گونه افراد باید این توصیهها را همیشه در ذهن داشته باشند:
- پرهیز از تنهایی. صحبت کردن با دیگران و بیان احساسات برای افراد سوگوار بسیار مهم است. آنها نباید از درخواست کمک از دیگران واهمه داشته باشند.
- مراقبت از سلامتی جسمانی. افراد سوگوار در صورت احساس ناخوشی، باید به پزشک مراجعه کنند. اغلب مشکلات جسمانی ناشی از غم و اندوه با تغذیه مناسب، ورزش و استراحت کافی از بین میرود.
- به تعویق انداختن تصمیمگیریهای مهم. غم و اندوه میتواند در قضاوت فرد تاثیر بگذارد. بنابراین بهتر است تصمیمگیریهای مهم به تعویق انداخته شود.
افراد میتوانند با اقدامات زیر به کسانی که دچار غم و اندوه شدهاند کمک کنند:
- به حرفهای آنها گوش کنید. افراد سوگوار نیاز دارند تا افکار و احساساتشان را با دیگران در میان بگذارند.
- دلداریهای غلط ندهید. صحبتهایی از قبیل این که «او اکنون در جای بهتری است» و یا «خوب شد که بیشتر عذاب نکشید» غالباً کمکی نمیکند و حتی باعث میشوند که فردی که سوگوار است، احساس بدتری پیدا کند.
- کمکهای عملی در اختیارشان بگذارید. افراد سوگوار از کمکهای عملی مثل کمک در انجام کارهای خانه یا کارهای بیرون از خانه، بیشتر نفع میبرند.
راهنمایی برای کمک به کودکان در کنار آمدن با غم و اندوه:
- به سوالات آنها به زبان ساده و به طور صادقانه پاسخ دهید. به پرسشهای کودکان باید پاسخ درست و به زبانی که برای او قابل فهم باشد داد. کسانی که سعی میکنند کودکان را از آگاهی از واقعیت مرگ دور نگاه دارند در اشتباهند و آسیب بیشتری به آنها میرسانند.
- روالهای عادی زندگی را تا حد ممکن حفظ کنید. کودکان نیازمند ساختار و قاعدهمندی هستند. با وجودی که یک ضایعه ممکن است مستلزم تغییراتی در ساختار زندگی باشد اما حفظ روالها تا حدّ ممکن، میتواند به کودکان کمک کند که بهتر با ضایعه پیش آمده کنار آیند.
7- سوالاتی برای پرسیدن از پزشک
آماده کردن پرسشهایی از قبل، به بیماران کمک میکند تا گفتگوی معنیدارتر و هدفمندتری با پزشک خود درباره وضعیتشان داشته باشند. بیماران میتوانند پرسشهای زیر را در ارتباط با غم و اندوه از پزشکشان بپرسند:
- آیا نشانههای جسمی من مربوط به غم و اندوه است یا چیز دیگر؟
- دچار چه نوع غم و اندوهی هستم؟
- آیا به دارو درمانی یا روشهای درمانی دیگر نیاز دارم؟
- آیا گروههای پشتیبانی را در این ناحیه میشناسید که بتوانند به من کمک کنند؟
- آیا به نظر شما غم و اندوه من در حال تبدیل شدن به افسردگی حاد است؟
- احساسات و علائم من این بار نسبت به دفعه قبل که سوگوار شده بودم متفاوت است. آیا این امر طبیعی است؟
- غم و اندوه من چقدر طول خواهد کشید؟
- چگونه باید با فرزندم در مورد مرگ صحبت کنم؟
- چگونه میتوانم به فرزندم کمک کنم تا با غم و اندوهش کنار بیاید؟
ترجمه: کلینیک الکترونیکی روانیار
منبع
"Grief", http://emotional.health.ivillage.com
مقالات مرتبط
* مطالب بخش افسردگی سایت
* مبانی پزشکی استرس، اضطراب، بیخوابی و اعتیاد
* 10 راهنمایی برای کنار آمدن با افسردگی در روابط شخصی
* علائم هشدار دهنده افسردگی
* آزمون از افسردگی چه میدانید؟
|